دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۱۱۵ مطلب با موضوع «خاطرات» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

 یکی از زیبایی های موجود در بین رزمندگان ذکر هایی بود که در زمان انجام تمرینات ورزش ؛کلاس  و در همه حالات بین بچه ها جاری و ساری بود اولاً میخواستیم بدویم ممکن نبود ذکری بین بچه ها نباشه را نداشتیم ذکر بود نشسته ایم و منتظر کلاسی ذکر بودیم یا به صورت گروهی حرکت میکردیم ذکری را میگفتیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۹ ، ۱۴:۲۴
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از زیبایی های موجود در بین رزمندگان ذکر هایی بود که در زمان انجام تمرینات ورزش کلاس در همه حالات بین بچه ها جاری و ساری بود اولاً میخواستیم بدویم ممکن نبود ذکری بین بچه ها نباشه نداشتیم ذکر بود نشستم منتظر کلاسی ذکر بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۹ ، ۰۹:۴۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

مجموعه از ذکر ها که بیانگر اعتقادی بچه ها بود آیات قرآن بود آیاتی استفاده میشد که با جهاد و شهادت سنخیت داشت ولی خوانده میشد نه حرمت آی مسئلهدار شود و نه ریتم نظامیگری به هم بخورد و هم فرصت جواب دادن به ذکر ها هم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۱۲:۱۵
داود احمدپور

باب_الحسین

بسم الله الرحمن الرحیم

 آبان سال ۸۲ بود راه زیارت کربلای امام حسین تازه باز شده بود اولین سفر من و خانوادم به کربلا بود بعد از سه روز که نجف بودیم به سمت کربلا حرکت کردیم حدود ساعت ۲ بعد از ظهر رسیدیم محل اسکان ما مسافر خانه ای بود در بین الحرمین مدیر کاروان اعلام کرد که بعد از ناهار میرویم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۹ ، ۰۹:۳۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از ذکر ها که در صبحگاه غوغا به پا می کرد همه گروه ها علاقه ویژهای به آن داشتند با شروع آن همه یکپارچه شور می شدند هر چه ذکر پیش میرفت هیجان بیشتر میشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۹ ، ۱۱:۲۷
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

ساختمانی که گردان انصار الرسول صلی الله علیه و آله و سلم در آن مستقر شده بود پشت حسینیه حاج همت طبقه همکف مستقر شدیم البته این حسینیه ان زمان نبود نبود این محوطه باز محل آموزش بود و در آن محوطه باز حسینیه را بعد از عملیات خیبر برای عملیات خیبرساخته شد هر اتاقی حدوداً ۱۵ نفر جا دادند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۹ ، ۱۰:۰۶
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

ساختمانی که گردان انصار الرسول صلی الله علیه و آله و سلم در آن مستقر شده بود پشت حسینیه حاج همت طبقه همکف مستقر شدیم البته این حسینیه نبود این محوطه باز محل آموزش بود و در آن محوطه باز حسینیه را بعد از

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۹ ، ۰۷:۴۳
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

 یادم رفت بگم حود ۱۰۰ نفر بودیم سه دستگاه اتوبوس با عنوان اعزام مجدد معرف تیپ ۲۷ شدیم میانما عزیزی توپولو بود که قدرت طنز بالایی داشت در تمام مدت سفر با طنزپردازی خودش همه بچه ها را با نشاط کرده بود  بچه ها او را به عنوان کمپوت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۹ ، ۰۸:۰۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

مدت سه ماه به عنوان نیروی تبلیغات در ناحیه سپاه شهرری مشغول شدم تا اینکه آخرای ماه بهمن بود با دوستان رفتیم لانه جاسوسی اعزام زدیم من با اعزام نیروی ناحیه ری هر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۹ ، ۰۹:۳۸
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

از فردای آن شب اعزام‌ها شروع شد هر موقع اتوبوس شرکت واحد وارد پادگان امام حسن علیه السلام می شد می دانستیم اعزام برای خوزستان است اگر اتوبوس های ترمینال می‌آمد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۹ ، ۱۴:۰۶
داود احمدپور