دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۹۸ مطلب با موضوع «حسن باقری» ثبت شده است

 

 

 

 صوتی بسیار زیبا و هدایتی از شهید حسن باقری که باید چراغ راه همه سربازان جبهه حق باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۰۲ ، ۱۴:۳۶
داود احمدپور


 




بسم الله الرحمن الرحیم 

🌷 شهید «غلامحسین افشردی» 
معروف به «حسن باقری» در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۳۴ چشم به جهان گشود. 

◇ حسن، نابغه جنگ و مغز متفکر اطلاعات نظامی ایران و روزنامه‌نگار ایرانی بود که در جنگ ایران و عراق به عنوان جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران فعالیت می‌کرد. 

◇ وی از فرماندهان ارشد سپاه در عملیات طریق القدس، عملیات فتح‌المبین، عملیات رمضان و عملیات بیت‌المقدس بود و نقشی کلیدی در آزادسازی خرمشهر داشت.

◇ هنوز ۴۵ روز مانده بود وارد ۲۷سالگی شود که در تاریخ ۹ بهمن ۱۳۶۱ هنگام شناسایی منطقه دشمن و آماده سازی عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه بر اثر اصابت گلوله خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل آمد. او فقط ۲۸ ماه در جنگ ۸ ساله حضور داشت.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۰۲ ، ۱۳:۴۷
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

ده روزی می‌شد که حسن گفته بود نیروهای شناسایی، کار  شناسایی را تمام کنند. اما هنوز این کار انجام نشده بود. علتش هم این بود که جریان آب شدت زیادی داشت و نیروها اذعان می‌کردند که جریان آب تند است و نمی‌شود از آب رد شد. اگر گرداب بشود، همه چیز را توی خودش می‌کشد. این مطلب به گوش حسن رسید و او از نحوه‌ی پیشرفت کار حسابی ناراحت بود. نیروهای شناسایی را خواست و به آن‌ها گفت: آخه این چه وضعشه؟ چرا نمی‌تونین کار رو تموم کنین؟ نیروها مجددا دلایل خود را بیان کردند. حسن خیلی جدی خطاب به آن‌ها گفت:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۰۲ ، ۲۱:۲۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

🔹 آیت الله خامنه‌ای در پادگان گلف اهواز با جوانی آشنا شد که واحد شناسایی سپاه را راه اندازی کرده بود. حسن باقری سابقه‌ی خبرنگاری داشت. توانسته بود واحد شناسایی در سپاه را راه اندازی کند: «نقشه‌ای بود و آن وقت می‌آمدند کالکها را روی آن نقشه نصب می‌کردند و تشریح می‌کردند که اینها چیه. یک وقت من دیدم پسر بچه‌ای بلند شد. بالا آمد ایستاد و شروع کرد شرح دادن. به قدری قشنگ، به قدری دقیق اینجا یک پل است؛ زیرش این است اینجا این جوری است اینجا یک بلندی است. اینها نشان دهنده‌ی هم استعداد بود هم شجاعت. چون این شناسایی‌ها از دور امکان ندارد باید آدم برود زمین را شناسایی کند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۰۲ ، ۱۳:۲۳
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

اگر امام صادق ع یک شیعه ی تنوری مثل هارون مکی داشت الان ولایت فقیه صدها هزار بسیجی شیعه که با یک اشاره ی مولایشان به قلب اتش می زنند

این بسیجی ها پدیده ی جدید خلقت اند 

-----

هارون مکی مستقیم فرمان را از مولایش می‌گرفت یعنی مولای خود را میدید و اطاعت میکرد بالای 90درصد بسیجی های دوران دفاع مقدس امام خود را ندیدند از طریق صدا و سیما صدای او را می‌شنیدند با واسطه فرمانش را اطاعت میکردند این از نشانه های یاران امام زمان را خبر میدهد 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۰۲ ، ۱۰:۳۲
داود احمدپور

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم 

صدای سردار شهید حسن باقری  در جمع فرماندهان جنگ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۰۱ ، ۱۷:۴۹
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 


شهید حسن باقری
 
گفت‌و‌گو با سردار فتح الله جعفری؛

نظر شهید حسن باقری درباره آینده‌ انقلاب عراق
"حسن باقری مسئله‌ای در نظریه‌اش مطرح کرده که بسیار مهم است و در هیچ ارتشی مطرح نیست. او می‌گوید: ما هدفمان از عملیات، کشتار و انهدام دشمن نیست. باید تلاش کنیم از دو طرف کشته نشوند؛ چراکه نیروهای عراقی برای آینده‌ی انقلاب اسلامی عراق مفیدند. این روزها که حوادث منطقه و عراق را می‌بینیم، تازه متوجه نگاه آینده‌نگر باقری می‌شویم.

به گزارش  مشرق، سردار فتح‌الله جعفری، رئیس مؤسسه‌ی شهید حسن باقری به تعبیر خودش در دو مقطع با این شهید ارتباط داشته است. مقطع اول در سال ۵۹ و در بحبوحه‌ی جنگ تحمیلی علیه ایران، و مقطع دوم از سال ۸۱ که مسئولیت ریاست بر مؤسسه‌ی شهید حسن باقری را عهده‌دار شده است. 
گفت‌و‌گو با این سردار سپاه اسلام درباره‌ی خصوصیات فردی و مدیریتی شهید باقری را در ادامه می‌خوانید: 
 
در مورد نحوه‌ی آشنایی‌تان با شهید باقری مقداری توضیح بفرمایید. در کدام عملیات و به چه شکلی با یکدیگر آشنا شدید؟ تاریخچه‌ای از فعالیت‌های ایشان در قبل و حین انقلاب و همچنین نحوه‌ی ورود ایشان به جنگ بفرمایید.
نحوه‌ی آشنایی‌ام با سردار باقری در دو مقطع بود. مقطع اول مربوط به سال ۵۹ می‌شود که جنگ شروع شد. حدود یک ماه از جنگ گذشته بود که از کردستان به جنوب (گلف) آمدم و متوجه شدم که آقای داود کریمی مسئول عملیات است و آقای حسن باقری مسئول اطلاعات عملیات. پیش از آن هم می‌دانستم که این دو از مسئولین اداره‌ی جنگ هستند، ولی مستقیماً با آن‌ها سروکار نداشتم. 

مقطع دوم آشنایی‌ام با شهید باقری، مربوط به این ده سالی است که روی آثار و زندگی او کار می‌کنیم؛ تولد، جوانی، دبیرستان، دانشگاه، ورود به انقلاب، بعد از انقلاب و... تقریباً با زندگی او آشنا شده‌ایم. در این ده سال، بیش از آن دو سال و نیم جنگ، از خلقیات، مشخصات و فعالیت‌های ایشان مطلع شده‌ایم. حتی خیلی از مسائلی که در زمان جنگ نمی‌دانستیم، امروز برایمان آشکار شده است
 از سال ۸۱ (بیستمین سالگرد شهادت شهید باقری) تا امروز، خیلی جامع‌تر و کامل‌تر با زندگی ایشان آشنا شده‌ایم؛ یک زندگی پربرکت، پرماجرا، پرحادثه و پرتنش از زمانی که به دنیا آمد.
 
لطفاً یک مقدار درباره‌ی مقطع اول آشنایی‌تان توضیح دهید.

وقتی آمدم گلف، ایشان را شناختم. گلف ستاد عملیات جنوب در جنگ بود. جنگ که شروع شد، آقای داود کریمی و آقای حسن باقری در آنجا مستقر شدند. اتاق جنگی درست کرده بودند و نقشه‌های منطقه را در آنجا جمع‌آوری و بررسی می‌کردند .در بالای اتاق جنگ، یک حسینیه‌ی بزرگ قرار داشت که محل برگزاری نماز و تجمع نیروهایی بود که می‌خواستند اعزام شوند.

 در آبان ۵۹، گروهی از نیروهای خراسان یا تهران می‌خواستند اعزام شوند که دیدم یک نفر آن‌ها را توجیه‌ می‌کند. من خودم قبل از اینکه به آنجا بیایم، در کردستان بودم و با جنگ آشنایی داشتم. از نحوه‌ی برخورد و طرز بیان او متوجه شدم آدم مطلعی است و تذکرهای بجایی می‌دهد. بعداً که پرسیدم، گفتند او حسن باقری است.

 

بعداً که به آبادان رفتیم هم دیدم واقعاً به جنگ مسلط است و در اطلاعات و گفتار، یک سروگردن از همه بالاتر است. چند ماهی از جنگ گذشته بود که مسئولیت گرفتم و ارتباطمان برقرار شد. 
کم‌کم به ایشان نزدیک شدم و دیدم علاوه بر فرماندهی خوب، اخلاق و خصوصیت‌‌های جالبی هم دارد. پرجاذبه بود .در برخوردها و معاشرت‌های عمومی، خیلی مراقبت می‌کرد. صادق و راست‌گو بود. 

همین برخوردها برایم جالب بود و به بهانه‌های مختلف، با ایشان به مأموریت می‌رفتم. در مأموریت‌ها، بیشتر با اخلاق و رفتار او آشنا شدم و پیش خودم می‌گفتم یک استاد اخلاق و احکام پیدا کرده‌ام. از ایشان سؤالاتم را می‌پرسیدم. خود او هم از امام تقلید می‌‌کرد و مسائل را کاملاً می‌دانست.

به‌سرعت افراد را می‌شناخت. مثلاً اگر یک بار اسم یک نفر را می‌شنید، در ذهنش می‌ماند و بعد کم‌کم با خصوصیات آن شخص، رفتارش و گفتارش آشنا می‌شد .برایم جالب بود که این‌قدر در شناخت افراد استعداد دارد. در مناسبت‌‌هایی که پیش آمد، دیدم عراقی‌ها را هم همین‌طور می‌شناسد. مثلاً‌ صداهایشان را که در بی‌سیم‌ها گوش می‌کردیم، می‌فهمید صدای فلان فرمانده‌ی عراقی است. اطلاعات مربوط به آن‌ها را به‌صورت کامل می‌دانست.

به کادرسازی به‌شدت اعتقاد داشت. مثلاً‌ در ابتدای جنگ، در گلف جلسه تشکیل می‌شد، فرماندهان محورها و سپاه‌ها در اتاق جنگ گرد هم می‌آمدند و تازه‌واردهایی که در سطح مسئولیتِ محور قرار گرفته بودند هم حضور داشتند. حسن می‌رفت کنار آن‌ها می‌نشست و توجیه‌شان می‌کرد. برای خود من هم این اتفاق افتاد. اولین‌باری که رفتم اتاق جنگ، من را توجیه کرد که در اتاق جنگ چه کار می‌کنیم.

در گفتار، سکنات و اخلاق و ارتباطات خود، خیلی مراقبت می‌کرد. در کارها مشورت می‌گرفت. با اینکه خودش همه‌چیز را می‌دانست، باز مشورت می‌گرفت و همه احساس می‌کردند سهیم هستند. همه می‌گفتند ما به حسن باقری پیشنهاد دادیم فلان کار را بکند، درحالی‌که خودش می‌دانست و می‌خواست دیگران را در کارها مشارکت بدهد و به‌نوعی باعث رشد اطرافیانش شود.

دو خصلت برجسته‌ی دیگر در ایشان واقعاً برایم جالب است. مسئله‌ی اول اینکه چیزی برای خودش نمی‌خواست. در واقع برای خودش مالکیت قائل نبود. حتی لباسی که می‌پوشید، برای خودش نمی‌دانست. همه‌چیز را امانت می‌دانست و نمی‌خواست از این امانت برای خودش ابزار قدرت بسازد. می‌گفت آنچه در اختیار ماست امانت است. 
مسئله‌ی دوم مردم‌داری او بود. توجه به دیگران و عشق خدمت به مردم برایش فوق‌العاده اهمیت داشت؛ یعنی مردم را پایه‌ی اصلی می‌دانست و می‌گفت ما باید فدای مردم بشویم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۰۱ ، ۲۰:۰۲
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 


بروید پادگان دوکوهه را تحویل بگیرید
 
جنگ که شروع شد همه بلاتکلیف بودند؛ یک عده خانواده‌شان را از شهر بیرون بردند، عده‌ای هم با دست خالی از ورود عراقی‌ها به داخل شهر و تعرضات آن‌ها جلوگیری می‌کردند. ستاد عملیات در هتل آبادان تشکیل شد و فرماندة سپاه به آن‌جا رفت‌و‌آمد می‌کرد.
 جبهه‌های مختلفی در آبادان بود؛ از جمله جبهة فیاضیه، ذوالفقاری و مدن که علی فضلی، مرتضی قربانی و رضا مؤذنی فرمانده آن‌ جبهه‌ها بودند. من هم مسؤول لجستیک کل آن جبهه‌ها بودم. در عملیات آبادان [ثامن‌الائمه] تجربة زیادی به‌دست آوردیم. با جهادها و نیروهای خیر شهرهای مختلف ایران در تماس بودیم و انواع و اقسام تدارکات مورد نیاز را می‌فرستادند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۰۱ ، ۱۹:۴۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

چرا حسن باقری نابغه جنگ شناخته می شود؟

قسمت سوم

3-خصوصیت منحصر به فرد حسن باقری

حسن باقری یکی از فرماندهانی بود که در پی تحول در شیوه نبرد بود و توانست آن را گام به گام به مرحله اجرا درآورد. حاج «قاسم سلیمانی» درباره وی چنین گفته است: «حسن واقعاً یک رهبر بود. تعبیرم این است که او بهشتیِ جنگ بود؛ یعنی همان نقشی که مرحوم بهشتی برای انقلاب و امام داشت، حسن باقری همان نقش را برای جنگ و جبهه داشت. 

قطعاً همه فرماندهان قدیمی جنگ نظرشان این است که اگر حسن زنده می ماند، در وضعیت جنگ قطعاً تأثیر داشت. او پرورش دهنده همه ما بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۰۱ ، ۱۹:۰۴
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

فعالیتهای شهید در دوران دفاع مقدس

حسین باقری اول مهر ماه 1359 ، همراه تعدادی از پاسداران راهی جبهه های جنوب می شود . در بدو ورود به اهواز ، اقدام به راه اندازی ( واحد اطلاعات و عملیات رزمی ) برای دستیابی به اطلاعات دقیق از موقعیت دشمن می کند . او خود شخصاً همراه دیگر نیروهای اطلاعاتی ، به شاسایی مواضع نیروهای عراق می پردازد .
 در برخی موارد تا عقبهء دشمن نفوذ می کند . 
باقری توان ، هوش و استعداد شگرفی در تحلیل اطلاعات دشمن از خود نشان می دهد : به طوری که در اغلب مواقع ، تحرکات احتمالی دشمن را پیش بینی می نماید . اقدامهای پیگیر و اساسی او در زمینهء اطلاعات ، به راه اندازی واحد اطلاعات ـ عملیات در ستاد عملیات جنوب منتهی می شود. نیروهای این واحد ، در کمتر از سه ماه ، در همهء محورهای جنوب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۰۱ ، ۰۹:۳۵
داود احمدپور