بسم الله الرحمن الرحیم
روایتی داستانی برای لحظه ثبت این تصویر:
آقایون فرمانده دل بدید دیگه
یه عکسِ ها!
برادر همت دقت کن برادر
_من حواسم هستاقا هادی منو میخندونه
بسم الله الرحمن الرحیم
روایتی داستانی برای لحظه ثبت این تصویر:
آقایون فرمانده دل بدید دیگه
یه عکسِ ها!
برادر همت دقت کن برادر
_من حواسم هستاقا هادی منو میخندونه
بسم الله الرحمن الرحیم
تربت قتله گاه امام حسین علیه السلام،هدیه شهید به مادرش...
محرم حدود 20 سال پیش بود که تو یه اتفاق، پام ضربه ی شدیدی خورد؛ به طوری که قدرت حرکت نداشتم. پام رو آتل بسته بودند.
مادر شهید می گوید:
این عکس روزی گرفته شد که پسرم، برای اولین بار عازم جبهه بود و من در حال خداحافظی با او بودم. جواد از ته دل می خندید. از دلم گذشت که پدرصلواتی، با این خنده هایش انگار دارد به حجله دامادی می رود! بد جوری بد حال و قلباً ناراحت و گرفته بودم اما دلم نمی آمد شادی و خنده های او را با گریه هام خراب کنم.
وقتی اتوبوس حرکت کرد و پسرم لحظه به لحظه از من دور می شد، دیگر توانم را از دست دادم و بغضم ترکید. گریه امانم را برید. جوادم دور می شد و اشک جاری از چشمانم بدرقه اش می کرد...💦
🌷 شهید #جواد_رحمانی_نیکونژاد به تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۴۳ در تهران متولد شد. او ۱۹ سال بعد در «سردشت» آذربایجان غربی در نبرد با ضدانقلاب بال در بال فرشتگان گشود...🕊
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت شهید آیت الله سید اسدالله مدنی
دومین شهید محراب
یکی از روزهای سال 1292 شمسی در خانة باصفای آقا میرعلی از سادات محترم آذر شهر کودکی پا به عرصة زندگی گذاشت که بعدها خدمات گرانقدری به اسلام و مسلمین کرد. عشق و ارادت پدرش به امیر مومنان علی (ع) او را بر آن داشت تا برای فرزندش یکی از القاب آن
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت عالم مجاهد مبارز آیت الله سید محمود طالقانی
اولین امام جمعه تهران
آیت الله سیدمحمود طالقانی در سال 1289 شمسی (1329ق) در طالقان دیده به جهان گشود. وی پس از فراگیری دروس مقدماتی در زادگاه خود، راهی قم گردید و پس از شرکت در درس خارج حضرات آیات: سید محمد حجت کوه کمره ای و سید محمدتقی خوانساری، از آیت الله شیخ عبدالکریم
بسم الله الرحمن الرحیم
خداحافظ من رفتم...
در برگهای آلبوم عکس رزمندگان همدان در دوران دفاع مقدس، تصویری از پیکر یک شهید دیده میشود که پیکر مطهرش روی تخته سنگی آرام گرفته؛ روی کلاه آهنی این شهید نوشته شده است: خداحافظ_من_رفتم و روی لباس پاسداریاش نوشته شده حسن_مرادیان؛ شهیدی که یازده ماه، آفتاب، سایهبانش بود و ابرها بر پیکرش گریه میکردند
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی پای غیرت وسط بیاید مادر یادر قصه کربلا میشود
بسم الله الرحمن الرحیم
برنامه فرهنگی طرح ولایت با حضور دانشجویان از سراسر کشور در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار بود و از بسیج تهران هم حدود ۸۰ نفر شرکت کرده بودند من هم به عنوان راوی همراه بودم هر روز بعد از ظهر اتوبوسها آماده بودند دانشجویان را میبردند حرم بعد از نماز مغرب و عشا برای استراحت به دانشگاه برمی گشتند
بسم الله الرحمن الرحیم
در قرارگاه کماکان با محمود بر سر جلو نرفتن چانه میزدیم و او قبول نمیکرد
اما ناگهان در کمال ناباوری نظرش برگشت و گفت باشه قبول، من جلو نمیرم و توی قرارگاه میمانم
منصوری!تو هم نمیخواد بری
مجید!تو هم همین جا بمون
خود فرمانده گردان ها میرن