بسم الله الرحمن الرحیم
پانصد_مثقال_طلا
زنی خدمت قاضی آمد و شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او طلبم را به من نمی دهد. قاضی شوهر او را احضار کرد. سپس از زن سوال کرد: آیا شاهدی داری؟
زن گفت آری ، آن دو مرد شاهد من هستند. قاضی از گواهان پرسید گواهی دهید که این زن پانصد مثقال از شوهرش طلب دارد. شاهدان گفتند باید این زن نقاب صورت خود را عقب بزند ببینیم آیا او همان زن است.