دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۱۱۰۹ مطلب با موضوع «حکایت زیبا» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

پانصد_مثقال_طلا

زنی خدمت قاضی آمد و شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او طلبم را به من نمی دهد. قاضی شوهر او را احضار کرد. سپس از زن سوال کرد: آیا شاهدی داری؟
زن گفت آری ، آن دو مرد شاهد من هستند. قاضی از گواهان پرسید گواهی دهید که این زن پانصد مثقال از شوهرش طلب دارد. شاهدان گفتند باید این زن نقاب صورت خود را عقب بزند ببینیم آیا او همان زن است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۲:۱۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

قیمت_زندگی


فرزندی از پدر قیمت زندگی را پرسید.پدر سنگى زیبا به او داد و گفت بردار و ببر بازار، ببین مردم چقدر می خرند؛ اگر قیمت را پرسیدند، هیچ نگو، فقط دو انگشتت را ببر بالا. سنگ را به بازار برد. سنگ را دیدند و قیمت پرسیدند. کودک دو انگشتش را بالا آورد؛ گفتند دو هزار تومان!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۹ ، ۰۵:۳۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

بهترین_مخلوق_خدا

جابر بن عبدالله انصاری گفت: در کنار خانه خدا خدمت پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله نشسته بودیم که علی علیه السلام به سوی ما آمد.
هنگامی که چشم پیامبر به او افتاد فرمود: برادرم به سراغ شما می آید. سپس رو به کعبه کرد و فرمود: به خدای این کعبه قسم که این مرد و شیعیانش در قیامت رستگارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۹ ، ۱۲:۴۶
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

خدا_را_قبول_داری؟

جوانی با اخلاق و نیک سیرت ، ولی فقیر به خواستگاری دختری رفت. پدر دختر رو به پسر کرد و گفت: تو فقیر هستی و دختر من طاقت رنج و سختی ندارد ، پس من به تو دختر نمی دهم.
مدتی از این ماجرا گذشت و پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری دختر رفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۹ ، ۱۲:۲۷
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

دانشمنده_آزاده

روزی ابوریحان به شاگردان درس می گفت که قاتلی به محل درس و بحث آمد. شاگردان با خشم به او نگاه می کردند و در دل هم به او بد و بیراه می گفتند که چرا مزاحم آموختن آنها شده است.
آن مرد از ابوریحان چند سوال نموده و رفت. فردای آن روز شاعر دربار ، به محل درس آمد تا از ابوریحان سوالی بپرسد،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۹ ، ۱۷:۵۷
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

سوزاندن_دل_حیوان

ﭘﻴﺮﺯﻧﻰ ﺧﺪﻣﺖ مرحوم ﺷﻴﺦ ﺭجبعلی ﺧﻴﺎﻁ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﻣﻜﺎﺷﻔﻪ ﺑﻮﺩ رسید ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺟﻮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﻳﺾ ﺷﺪﻩ ﻫﺮﭼﻪ ﺣﻜﻴﻢ ﻭ ﺩﻭﺍ بردﻩ‌‌ ﺍﻡ ﺑﻰ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻃﺒﺄ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﻳﻚ ﻓﻜﺮﻯ بکنید.
مرحوم رجبعلی ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻟﺤﻈﺎﺗﻰ ﺗﺎﻣﻞ ﻛﺮﺩ و ﺑﻌﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩند ﭘﺴﺮﺕ ﺳﻠﺎّﺥ ﺍﺳﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ. مرحوم رجبعلی ﻓﺮﻣﻮﺩ: فرزندت ﺧﻮﺏ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۹ ، ۱۳:۲۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

رفتار_محترمانه

زنى به شهر کوچکی رفته بود تا آنجا زندگی کند. کمی بعد ، زن از سرویس‌ دهی ضعیف داروخانه‌ به همسایه‌ ی خود اعتراض کرد.
او امیدوار بود همسایه‌ به خاطر آشنایی با صاحب داروخانه انتقاد را به گوشش برساند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۹ ، ۱۰:۰۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

علیک_بکریمة

مرحوم آیت اللّه مرعشی نجفی دلیل هجرت به قم و اقامت در این شهر را چنین بیان می فرمود: پدرم آقا سید محمود مرعشی که از زُهّاد و عابدان روزگار بود ختم مجربی را انتخاب و چهل شب بر خواندن ختم مداومت نمود تا شاید خداوند به طریقی قبر شریف حضرت زهرا سلام الله علیها را به وی نشان دهد

در عالم رؤیا به محضر امام صادق علیه السلام و یا امام باقر علیه السلام مشرف شد از او می‌پرسند: چه می‌خواهی؟ عرض می کند می‌ خواهم بدانم قبر فاطمه زهرا سلام الله علیها کجاست؟ تا آن را زیارت کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۹ ، ۱۹:۲۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

داستان کودک دعوتگر در آمستردام

امام جماعت مسجدی هر جمعه بعد از نماز همراه پسرش که ده سال سن داشت به یکی از محله ها میرفتند و کارتهایی را که در آن نوشته شده بود «راهی به سوی بهشت» درمیان مردم غیر مسلمان پخش میکردند تا بلکه سودمند واقع شود و برای تحقیق درمورد اسلام و قبول آن اقدام کنند.
در یکی از روزهای جمعه هوا خیلی سرد و بارانی بود ، پسر لباسهای گرمی پوشید تا سرمارا احساس نکند.
 و گفت : پدرجان من آماده ام!
پدر پرسید : آماده برای چی؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۹ ، ۱۰:۵۳
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

ابن ابى لیلى میگوید: به همراه نعمان کوفى ، محضر مبارک حضرت صادق علیه السلام رفتیم. حضرت فرمودند: آیا میشناسى کلمه‌اى را که اوّلش کفر وآخرش ایمان باشد؟ گفتم خیر. امام پرسید: آیا نسبت به شورى آب چشم وتلخى مایع چسبناک گوش ورطوبت حلقوم وبینی و بى‌مزّه بودن آب‌دهان شناختى دارى؟ عرض کردم خیر آقا. حضرت صادق علیه السلام فرمودند:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۹ ، ۰۸:۴۲
داود احمدپور