بسم الله الرحمن الرحیم
عمار گونه
شهید قلنبر در گزارشی که از گروگانگیری برای مقامات مسئول تهیه کرده است بقیه داستان را خود اینگونه شرح می دهد:
بسم الله الرحمن الرحیم
گروگان
ساعت 5/8 صبح 21 آبان ماه سال 1359 در حالی که لباس بلوچی پوشیده بودیم با لندرور از چابهار عازم نیکشهر
بسم الله الرحمن الرحیم
عمار گونه
بیش از پانزده سال نداشت که بوسیله یکی از دوستانش به نام صفر نعیمی جذب یک گروه انقلابی به نام «گروه توحیدی بدر » شد
بسم الله الرحمن الرحیم
عمار گونه (3)
امداد غیبی
یکبار ایشان از ایرانشهر یا چابهار می خواست بیاید به زاهدان . در آن مسیر طولانی سه تا جایگاه بنزین بیشتر نبود . درفاصله میان دو پمپ بنزین متوجه می شود که بنزینش در حال اتمام است . اوخودش می گفت : سوره قدر
بسم الله الرحمن الرحیم
عمارگونه
برخورد با خوانین سیستان و بلوچستان
او روش جدیدی را به همراه خود به استان آورد. مرتب با سران و خوانین بحث و گفتگو میکرد . یکی از آنان محمد خان میر لاشاری بود
بسم الله الرحمن الرحیم
عمار گونه
آزمون
یک روز گفت:«دیشب رفتم توی حمام تنگ و تاریک منزلمان». پرسیدم چرا ؟ گفت می خواستم ببینم آیا می توانم سلولهای انفرادی شاه و ساواک را تحمل کنم ؟