سید ازادگان (55)

بسم الله الرحمن الرحیم
دهم خرداد سال ۶۳ برابر با اول ماه رمضان سال ۱۴۰۴ قمری بود با  فرا رسیدن این ماه حاج آقا ابوترابی اسرا را به حفظ کل یا حداقل جزئی از قرآن تشویق می‌کرد و قول دیدار با امام خمینی را به حافظان کل یا جزء قرآن می داد ایشان در نشستی که با طلاب و مسئولین فرهنگی اردوگاه داشت به حفظ قرآن تاکید نموده و سفارش کرده بود برای این منظور از جزء سی‌ام قرآن شروع کنند

سید ازادگان (54)

بسم الله الرحمن الرحیم

حاج آقا ابوترابی اولین سخنرانی خود را در آغاز محرم ۱۴0۳ قمری به چگونگی اقامه عزای حسینی اختصاص داد و به اسرا گفت که از درگیر شدن با دشمن بپرهیزید ایشان در این ایام دو زانو می نشست و با چهره‌ای برافروخته از امام حسین علیه السلام و یارانش می گفت یک بار در سخنانش گفت اگر عراقی‌ها اجازه عزاداری به ما نمی‌دهند و کتکمان میزنند پس ما نباید عزاداری جمعی داشته باشیم چون هدف از اقامه عزای حسینی و نماد بیرونی از تاثیرگذاری روی مردم است اما اولین فلسفه تاثیرگذاری بر خودمان است پس حالا که ما نمی‌توانیم در عراقی‌ها تاثیرگذار باشیم مرحله دیگرش را از دست ندهیم و روی خودمان کار کنیم لذا هر کس در زیر پتو ی که دارد برای امام حسین علیه السلام عزاداری کند

سید ازادگان (53)

بسم الله الرحمن الرحیم

با مشورت حاج آقا ابوترابی روز ۲۲ بهمن را در آسایشگاه ۱۳ با شکوه خاصی برنامه‌ریزی کردیم عراقی ها کاملاً متوجه آسایشگاه های دیگر بودند ساعت حدوداً ۱۰ صبح بود که مراسم با سرود آغاز شد و با تئاتر و طنز ادامه پیدا کرد آسایشگاه مملو از جمعیت شده آسایشگاه به گونه‌ای باورنکردنی تزیین شده بود سکوی با پتو و متکا درست شده بود که با حاشیه پتوها تزیین شده بود شکوه خاصی به آسایشگاه داده بود که می‌توان به جرأت بگویم تا آن روز در هیچ کجای اردوگاه ها اینقدر تزیینات وجود نداشت وقتی حاج آقا برای سخنرانی آمدن آیه فتبارک الله احسن الخالقین را به زبان آوردند

سید ازادگان (52)

‌ بسم الله الرحمن الرحیم

در عاشورای سال ۶۱ در در اردوگاه موصل سه بودیم  از اوایل محرم فشار دشمن برای جلوگیری از اجرای عزاداری‌ها شروع شد قطع آب از صبح آمارهای ناگهانی تفتیش های پی درپی و طولانی از اینگونه فشارهای دشمن بود روز عاشورا موقع نظافت صبحگاهی که بیشتر اسرا یا در صفحه دستشویی یا در حال قدم زدن بودند از این که نمی‌توانند در این روز برنامه عزاداری داشته باشم ناراحت بودم چند نفر از دوستان خدمت حاج آقا ابوترابی رسیدند و از ایشان درخواست رهنمود کردند

سید ازادگان (51)

بسم الله الرحمن الرحیم

حاج آقا ابوترابی هر از گاهی در یکی از آسایشگاه ها سخنرانی می‌کرد و تعداد زیادی از اسرا در پای سخنرانی او مینشستند در اینگونه اوقات تعدادی از اسرا هم در اردوگاه می ماندند و به قدم زدن یا کارهای دیگر مشغول می شدند تا محیط اردوگاه خلوت نشود و عراقی‌ها به چیزی شک نکنند هر بار سخنرانی حاج آقا تمام می‌شد اسرا مشتاقانه به دور ایشان حلقه می‌زدند و به دست و صورت گونه های

سید ازادگان (50)

ب
بسم الله الرحمن الرحیم

حاج آقا ابوترابی در اسارت با وجود فقدان امکانات مدیریت اسرا را برعهده گرفتند و به خوبی هم از عهده این کار بر آمدند حضرت یوسف علیه السلام در زندان دعا می کردند که خدایا جماعت زندان را از وقایع بیرون اردوگاه بی‌خبر مگذار و دعای ما هم در اردوگاه همین بود لذا وقتی یک اسیر تازه وارد را می آوردند به دور او حلقه می‌زدیم و از او می‌خواستیم که برای ما از ایران بگوید

سید ازادگان (49)

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از  راههایی که دشمن برای تضعیف روحیه اسرا  به کار می‌برد انتشار اخبار نادرست و ناگوار از جبهه‌های جنگ و از داخل کشور بود ما در اردوگاه دسترسی به اخبار صحیح نداشتیم و دشمن هم قصد داشت ما را از نظر خبر آنطور تغذیه کند که خودش میخواست اما در عین حال سعی برادرانمان با توجه به اینکه داشتن رادیو خیلی می‌توانست به روحیه اسرای عزیز در بندمان کمک کند این بود که به هر قیمتی که شده یک رادیو را به دست بیاورند از همان سال ۶۰ به بعد ما رادیو داشتیم

سید ازادگان (48)

بسم الله الرحمن الرحیم 

مسئول آسایشگاه معمولاً با پیشنهاد حاج آقا ابوترابی یا با پیشنهاد به ایشان و بعضی وقت ها هم با رای‌گیری بچه ها انتخاب می شد ارشد آسایشگاه که زیر نظر مسئول ایرانی اردوگاه انجام وظیفه می‌کرد و وظیفه داشت با عراقی‌ها در ارتباط باشد و مسئول آسایشگاه را در ارتباط با کاری که لازم است انجام شود یا نشود آگاه کند کارهایی مثل تعیین زمان نظافت و نوبت حمام آسایشگاه نوبت بیگاری در آشپزی آشپزخانه گرفتن اغذیه خشک و تحویل آن به آشپزخانه جهت پخت و پز اعلام نیاز اسرا به لباس و پتو و..به عراقی ها و صلیب سرخ از دیگر وظایف مسئول آسایشگاه بود

سید ازادگان (47)

بسم الله الرحمن الرحیم

آنچه در مدیریت و رهبری حاج آقا ابوترابی در ایام اسارت مهم بود این نکته است که چگونه ایشان با دست خالی و بدون حزب و بودجه و تشکیلات و در سخت ترین شرایط اسارت ده ها هزار اسیر آسیب دیده و بعضاً مجروح  را روحیه می‌داد زندگی ایشان باید موضوع رساله علمی دکترای مدیریت قرار گیرد که چگونه می توان با دست خالی و در زیر شکنجه آن همه جوانان پراکنده را در اردوگاه‌ها رهبری کرد

حاج آقا قرائتی

سید ازادگان (46)

 بسم الله الرحمن الرحیم

در چنگال دشمن بودن وجود صدها سلیقه و دهها قومیت مختلف و تفاوت سنی افراد یک رهبر و مرکزیت واحد را می‌طلبید همگان دریافته بودند که با پراکندگی آرا و اختلاف سلیقه و تفاوت نظریات زندگی جمعی فشرده و طاقت‌فرسا است از این رو همه به وجود یک رهبر و مرکزیتی واحد معتقد بودند بعد از آن نوبت به رهبر می‌رسید که چه کسی و با چه شرایطی باشد سنگین ترین وزنه از نظر علمی و عملی تقوا و تجربه برای رهبری تشخیص داده می‌شد و به طور طبیعی عقربه گرایش‌ها و مراجعات