دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۲۶۱ مطلب با موضوع «تربیتی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

 شما هم یک دفتر داشته باشید!


 🔴👈 باید همانطور که یک بازاری شب به شب به حساب کاسبیش می رسد ، شما هم یک دفتر داشته باشید و تمامی کارهایی که صبح تا شب انجام داده اید را بنویسید . از کارهای بدتان استغفار کنید و به خاطر کارهای نیکتان خدا را شکر کنید .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۰ ، ۱۹:۲۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

فقیری پسری کم سن و سال
داشت. روزی به او گفت: با هم برویم از میوه های درخت فلان باغ دزدی کنیم. پسر اطاعت کرد و با پدر به طرف باغ رفتند.

با این که پسر می دانست که این کار زشت و ناپسند است ولی نمی خواست با پدرش مخالفت کند.

سرانجام با هم به کنار درخت رسیدند، پدر گفت: پسرم! من برای میوه چیدن بالای درخت می روم و تو پایین درخت مواظب باش و به اطراف نگاه کن، اگر کسی ما را دید مرا خبر بده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۰ ، ۱۲:۰۶
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

💎تغییر روحیه باعث جذب آرزوها میشود

بعضی‌ها می‌گویند: وقتی شرایط تغییر کند، روحیه ی من هم بهتر خواهد شد، وقتی پول بیشتری داشته باشم یا به خانه بهتری نقل مکان کنم یا کار و همسر بهتری پیدا کنم، روحیه ام بهتر خواهد شد.

 تردیدی نیست وقتی  شرایط اینگونه شود، روحیه ی انسان تغییر نکرده شرایطش تغییر کرده  اما این به معنای شیپور را از سر گشاد زدن است. برای همه امکان پذیر نیست که شرایط زندگی‌شان تغییر کند  تا روحیه شان بهتر شود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۰۰ ، ۱۷:۰۷
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

با ملایمت = سخن بگوئید،
عــمــیـــق = نفس بکشید،
شــــــیــک = لباس بپوشید،
صـبـورانه = کار کنید.
نـجـیـبـانه = رفتار کنید،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۰۰ ، ۱۱:۰۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

اینو باور کنید که خیلی مهم هستید...
خودتان را در اولویت قرار دهید
 بدانید بانوان در خانواده نقشی محوری دارند.
اگر حال شما خوب باشد،حال همه خوب است.پس به خودتان اهمیت بدهید.
آنچه باید در اولویت زندگی تان قرار دهید توجه به سلامت خودتان است.
برای خودتان زمان بگذارید.
به عنوان مثال اگر احساس می کنید که رنگ کردن موهایتان حالتان را خوب می کند،
این کار را انجام دهید.مهم نیست دلتان چه می خواهد، نیازهای شما مهمترین چیز است و نباید برای برطرف کردن آنها شرمنده باشید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۳۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

🌷‌عبادت رابطه عاشقانه بندگان الهی با خداوند است.

🌷خضوع و خشوعی پر از شوق و شور که در قالب رکوع و سجده و مناجات و … ظهور و بروز می نماید.

🌷 بندگان خوب خدا از این صفت حسنه بی بهره نیستند و در طول روز همواره ساعاتی از وقت خود را به تقویت این رابطه می پردازند. موسی بن جعفر علیه السلام توصیه می کند تا هر مومنی بخشی از ساعات روز خود را به «مناجات» اختصاص دهد.[۱]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۵۶
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

❣️سگ شدن به طمع دنیا

🌼🍃خسته و رنجور، به مسجدى رسید .
داخل شد .
وضویى ساخت و دو رکعت نماز خواند.
سپس به گوشه‏اى رفت تا قدرى بیاساید.
اما سر و صداى بچه ‏ها، توجه او را به خود جلب کرد .

🌼🍃چندین کودک از معلم خود، درس می‏گرفتند و اکنون وقت استراحت آنها بود.
بچه‏ ها، در گوشه و کنار مسجد، پراکنده شدند تا چیزى بخورند یا استراحتى بکنند.

🌼🍃دو کودک، در نزدیک شبلى، نشستند و هر یک سفره خود را گشود.
یکى از آن دو کودک که لباسى نو و تمییز داشت و معلوم بود که از خانواده مرفهى است، در سفره خود نان و حلوا داشت .

🌼🍃کودک دیگر که سر و وضع خوبى نداشت، با خود، جز یک تکه نان خشک نیاورده بود .
کودک فقیر، نگاهى مظلومانه به سفره کودک منعم انداخت و دید که او با چه ولعى، نان و حلوا می خورد .

🌼🍃قدرى، مکث کرد؛ ولى بالاخره دل به دریا زد و گفت: نان من خشک است، آیا از آن حلوا، کمى به من هم مى‏دهى تا با این نان خشک، بخورم؟

- نه، نمیدهم‼️

- اما این نان خشک، بدون حلوا، از گلوى من پایین نمیرود!😔

- اگر از این حلوا به تو بدهم، سگ من مى‏شوى؟

- آرى، میشوم.

- پس تو حالا سگ من هستى؟ ❌

- بله، هستم . ‼️

- پس چرا مثل سگ‏ها، صدا در نمی آورى؟
 
🌼🍃پسرک بیچاره، پارس میکرد و حلوا مى‏گرفت و همین طور هر دو به کار خود ادامه دادند تا نان و حلوا تمام شد و هر دو رفتند که به درس استاد برسند.

🌼🍃شبلى در همه این مدت، مینگریست و میگریست .
دوستانش که او را در گوشه مسجد یافته بودند، کنارش نشستند و از علت گریه او پرسیدند .

🌼🍃شبلى گفت: ((ببینید که طمع چه بر سر مردم می ‏آورد!اگر این کودک فقیر، به همان نان خشک خود قناعت میکرد و به حلواى دیگرى، طمع نمیبست، سگ دیگران نمیشد و خود را چنین خوار نمیکرد!))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۴۲
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

✅داستان کوتاه پند آموز

✍️جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی
را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی
می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز
و نیمکتی دیده می شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۰۲
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم


چوپانی به عالِمی که در صحرا
تشنه بود، کاسه‌ای شیر داد. سپس رفت و بزی برای او آورد و ذبح کرد.

عالِم از سخاوت این چوپان که تعداد کمی بز داشت در حیرت شد. پرسید: چرا چنین سخاوت می‌کنی؟
چوپان گفت: روزی با پدرم به خانهٔ مرد ثروتمندی رفتیم از ثروت او حسرت خورده و آرزوی ثروت او را کردم
آن مرد ثروتمند لقمهٔ نانی به ما داد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۲۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

💠یار بد بدتر بود از مار بد💠

🔥 زغالهای خاموش را،
کنار زغالهای روشن میگذارند تا روشن شود...
همنشینی اثر دارد.

✅ اگر کنار کسانی بنشینیم،
که روشنند و نورانیت و حرارتی دارند،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۰۲
داود احمدپور