دست نوشته های کمیل (47)

بسم الرحمن الرحیم

 ۲۲۳ - همه چیز در زندگیتان انعکاسی از انتخاب هایی است که کرده اید اگر حال فعلی را نمی پسندی انتخاب هایت را تغییر بده خدا را انتخاب کنی خدا خیر را می نویسد اگر شیطان را انتخاب کنی ذلت برایت می نویسد

امام خامنه ای(48)

بسم الله الرحمن الرحیم

با امام حاضر

، اهتمام به قضیّه‌ى فلسطین است. نگذارید قضیّه‌ى فلسطین و قدس شریف و مسئله‌ى مسجدالاقصى به دست فراموشى سپرده بشود؛ آنها این را میخواهند

با سرباز ولایت در مکتب سلیمانی(22)

افتخار ما بر این است که به ثروتمان فخر فروشی کنیم

برادر احمد (23)

بسم الله الرحمن الرحیم

 تسامح در آموزش؛ هرگز

یک روز به اتفاق حاج احمد، سوار بر تویوتا داشتیم به سمت منطقه «بلتا» می‌رفتیم. بعد از عبور از پل کرخه، با رسیدن به آن قسمتی که باند فرود اضطراری قرار دارد، دیدیم که «وزوایی»(محسن)، نیروهای «گردان حبیب‌بن مظاهر» را سوار بر تویوتاهای گردان به حرکت درآورده و برخلاف

امام خامنه ای(47)

بسم الله الرحمن الرحیم

با امام حاضر

ببینید، خرمشهر وقتی آزاد شد، خوب، خیلی پیروزی بزرگی بود - آنهائی که درست یادشان هست، سال ۶۱ - خیلی کار عظیمی بود؛ هم از لحاظ سیاسی مهم بود، هم از لحاظ نظامی بسیار پیچیده و مهم بود، هم

با سرباز ولایت در مکتب سلیمانی(21)

بسم الله الرحمن الرحیم

با سپهبد سلیمانی در مکتب مقاومت

ماجرای قاب عکس شهید سلیمانی، در اتاق وزیر جنگ آمریکا

اگرچه دشمنان در ظاهر ما را تحریم کرده

سید مرتضی اوینی (40)

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی و نماز

به نماز سید که نگاه می‌کردم،

ملائک را می‌دیدم که در صفوف زیبای خویش او را به نظاره نشسته‌اند.

رو به قبله ایستادم. اما دلم هنوز در پی تعلقات بود.

پدر موشکی ایران(28)

بسم الله الرحمن الرحیم

پدر موشکی ایران چه آرزویی داشت؟ لشکری که شهید طهرانی مقدم دنبال خودش راه می انداخت!

منوچهر منطقی از دوستان و همرزمان شهید در سال های حماسه دفاع مقدس و پس از آن بوده است، منطقی

چشمانمان را زیبا کنیم با دیدن زیبایها(55)

 

بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن:
فاجعه بزرگ

هستند کسانی که جز به مصالح خود نمی اندیشند و احساس آنها، از ابعاد حجم‌شان تجاوز نمی‌کند و از روی ضعف، شکست، تنبلی و خودخواهی به پوچی می‌رسند زیرا خودشان پوچند اگر یک انقلابی راستین

دست نوشته های کمیل (46)

بسم الرحمن الرحیم

222- برادران یوسف برادرشان را دیدن و با او حرف زدن و با هم شام خوردن و مورد محبت برادر خود قرار گرفتند ولی نفهمیدن که میزبان شان یوسف است این مثل قصه ما با امام زمان عجل الله تعالی شرف است