دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۹۸ مطلب با موضوع «حسن باقری» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

بعد برگشتید اهواز؟

ــ بله! البته یکی- دو میهمانی ساده هم آقای باقری در خانه شان دادند. همین خانه ای که در میدان خراسان است. اقوام و دوستانش آمدند. بیشتر مساله آشنایی بود. خرید عروسی هم داشتید؟

مادرآقای باقری اصرارزیادی برای خرید داشت، چون پسربزرگش را داماد می کرد .طبیعی بود که علاقه مندی های خاص خودش را داشت. خرید هم سنت است. ما با این کار احترام مادرایشان را به جای می آوردیم ولی به خاطرروحیه خودمان خیلی مایل به خرید نبودیم .هرطوری بود سرازبازارتهران در آوردیم یک کفش خریدیم و یک حلقه به قیمت 630 تومان واقع امراین بود که برای خرید احساس نیاز نمی کردیم.

فردای خرید آمدیم اهواز .

عکس العمل دوستان ستاد چطور بود؟

ــ ساعت ده- یازده شب رسیدیم اهواز. من هم یکسره رفتم ستاد. دوستانم از عقد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۰۰ ، ۱۸:۰۸
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

 

خانم پروین داعی پور، همسر شهید حسن باقری

http://dahmadpoor.blog.ir/

 

خانم پروین داعی پور، همسر شهید حسن باقری

http://dahmadpoor.blog.ir/

 

خانم پروین داعی پور، همسر شهید حسن باقری

http://dahmadpoor.blog.ir/

 

خانم پروین داعی پور، همسر شهید حسن باقری

http://dahmadpoor.blog.ir/

 

خانم پروین داعی پور، همسر شهید حسن باقری

http://dahmadpoor.blog.ir/
خانم پروین داعی پور، همسر شهید حسن باقری

http://dahmadpoor.blog.ir/

خانم داعی پور همسر شهید باقری

صیغه ی محرمیت را چه کسی خواند؟

ــ رفتیم پیش آقای موسوی جزایری، امام جمعه اهواز و ایشان صیغه ی یک ماهه برای ما خواندند. همان جا بود که من به طور کامل ایشان را دیدم. تا آن روز به ظاهرش دقیق نشده بودم. چهره ای لطیف،معصومانه و جوان داشت و زیر این چهره یک پختگی نهفته بود که من آن را باور داشتم.

آمدید تهران؟

ــ آن روزها مصادف بود با چهلمین روز شهادت شهید بهشتی و شهدای انفجار حزب. قبل از فاجعه هفتم تیر شهید بهشتی و همسر گرامی شان به اهواز آمده بودند و ما به دیدن ایشان رفته بودیم. علاقه والفت زیادی در دل ما نسبت به ایشان پیدا شده بود. قرار بود دوستان ستاد برای مراسم چهلم به تهران بیایند. این فرصت خوبی بود که من هم به تهران بیایم. یادم هست در این سفرآقای صادق آهنگران هم با ما آمدند. درآنجا بود که من به یکی ازهمکارانم گفتم که من در تهران از شما جدا می شوم چون قراراست عقد کنم! او خیلی جا خورد. آمدم خانه. مادرم به راحتی نمی توانست داستان ازدواج مرا بپذیرد. خوب، کمی طبیعی بود چون آن ها داماد خودشان را تا آن روز ندیده بودند . یکی- دو روز بعد آقای باقری و خانواده شان آمدند خانه ما. آقای باقری با نهایت احترام گفتند کاری که ما کردیم اصلاً قصد بی احترامی به خانواده ها نبود. بلکه به یک توافق رسیدیم ولی باز هم نظر خانواده ها محترم هست. الان هم هر چه دو خانواده بگویند ما قبول می کنیم.

خانواده شما نظری داشتند؟

ــ دلواپسی مادرم طبیعی بود.اما وقتی خانواده آقای باقری رفتند،به مادرم گفتم:«حرفی نزدید؛ شما که نگران بودید ؟» مادرم جواب داد: « نمی دانم! همین که پایش را به خانه ی ما گذاشت، محبتش رفت تو دلم ودیگرحرفی برای گفتن نداشتم.»

خانم پروین داعی پور، همسر شهید حسن باقری

http://dahmadpoor.blog.ir/

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۰۰ ، ۱۰:۱۲
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

خانم پروین داعی پور، همسر شهید حسن باقری
به او حسن باقری می گویند،ولی نام اصلی اش غلامحسین افشردی است
.

از اولین ملاقات تان با ایشان بگویید.

ــ اولین ملاقات ما در خانه همین دوستم بود. روزهای آخر ماه مبارک رمضان بود.

یادتان مانده چه روزی بود؟

ــ به نظرم اوایل مردادماه سال بود 1360بود وآن روزها اهواز چه گرمایی داشت! دو ساعت مانده به افطار وضو گرفتم . دو رکعت نماز خواندم ورو به خدا گفتم : خودت از نیت من با خبری .آن طورکه صلاح می دانی این کار را به سرانجام برسان!

از اولین جمله هایی که رد و بدل شد چیزی به یاد دارید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۰۰ ، ۰۹:۲۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

چطور شد برای ازدواج راضی شدید؟

خانم پروین داعی پور، همسر شهید حسن باقری است.

خانم داعی پور ، ازخودتان بگوئید .

ــ خیلی ساده. فقط با یک استخاره که خوب آمد.

یک روزبه همراه همین دوستی که پشنهاد ازدواج را با من مطرح کرده بود، درخیابان امام خمینی اهوازمشغول خرید بودیم . درهمین لحظه ها شهرمورد اصابت گلوله خمپاره قرار گرفت . احساس کردم خیلی نزدیک است .انگاربغل گوش مان خورده است. با عجله به طرف محل اصابت خمپاره آمدیم. به گمانم خیابان کاوه بود . وقتی رسیدیم مجروحی را کف یک وانت دیدم که براثرانفجارهمین خمپاره روده هایش بیرون ریخته بود. یک جیپ هم در آتش می سوخت.موج انفجار و ترکش های بزرگ و کوچک، کرکره مغازه ها راازجا کنده بود. چرخ میوه فروش ها با همه میوه ها یش واژ گون شده وکف پیاده رو را رنگ کرده بود.

جسد مردی را دیدم که رویش پارچه مندرسی کشیده بودند و پاهایش بیرون بود . ازدمپایی هایش فهمیدم اهوازی است ودر همین شهر و زیر همین گلوله های کشنده زندگی می کند. با خودم فکر کردم لابد او هم پدرخانواده ای است و برای خرید مایحتاج روزانه این جا آمده است.او با زندگیش در اهواز جنگ را به هیچ گرفته است. پس می توان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ اسفند ۹۹ ، ۰۹:۲۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

کبری افشردی بهروز در گفت‌‌‌‌‌‌و‌گو با خبرنگار باشگاه خبری فارس در خصوص جایگاه و نقش مادر از دیدگاه سردار شهید «حسن باقری» اظهار داشت: شهید باقری معتقد بود مادر و زن در نظام آفرینش مقام معنوی بسیار والایی دارد و همیشه از من می‌خواست برایش دعا کنم.

بهترین و گران‌ترین هدیه‌ای که شهید باقری به من داده، شهادتش در راه اسلام و دین است که موجب فخر من در دنیا و آخرت شد.او بسیار به من احترام می‌گذاشت و هیچ زمانی پیش نیامد که از گفته‌ها و خواسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های من و پدرش سر‌پیچی کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۹ ، ۱۰:۰۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

معاونت فرماندهی عملیات طریق‌القدس:

در عملیات طریق‌القدس که برای اولین بار قرارگاه مشترک بین سپاه و ارتش تشکیل گردید، شهید باقری به عنوان معاونت فرماندهی کل سپاه در قرارگاه فرماندهی عملیات مشترک حضور یافت و در شناسایی محورها و تحلیل و پیش‌بینی حرکتهای دشمن و پی‌گیری مسائل رزمی نقش مهمی را ایفا نمود.

شهید باقری دراجرای مرحله اول این عملیات سه شبانه روز بیدار بود و در آماده‌سازی مرحله دوم عملیات، به دلیل خستگی مفرط، شب هنگام طی تصادفی بشدت مصدوم شد و به بیمارستان منتقل گردید. برادر شهید در این مورد می‌گوید:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۰۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از عملیات امام مهدی(عج) نگاهم به شخصی افتاد که سطلی به دست گرفته بود و فشنگهای روی زمین را جمع می‌کرد. این شخص کسی نبود جز برادر باقری که می‌گفت:

اینها حیف است و باید از آنها استفاده کرد.

وقتی راجع به عملیات یا مسائل کاری انتقاد می‌کردیم با مهربانی می‌گفت:

بسیار خوب، حالا شما بیایید و کار را در دست بگیرید و درست کنید،

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۹ ، ۱۷:۴۹
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از فرماندهان نظامی ارتش که با وی همکاری مشترک داشت می‌گوید: در مرحله‌ای از عملیات بیت‌المقدس یکی از یگانها در شرایط سختی در مقابل پاتک دشمن قرار گرفته بود که فرمانده آن واحد در تماس اعلام کرد در صورت مقاومت، احتمالاً تلفات بیشتری خواهیم داشت. شهید باقری در پاسخ گفت: در مقابل دشمن باید مقاومت کنید و مسئولیت تلفات را هم من به گردن می‌گیرم.

کادرسازی و تربیت نیرو از خصوصیات بسیار بارز شهید باقری بود. اهتمام زیادی به رشد و ارتقای همراهان و همکاران خود داشت. در تربیت کادرهای واحد اطلاعات و عملیات بسیار پرتلاش بود و در این زمینه آموزشهای نظری و عملی را توام می‌کرد. بیش از سه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۹ ، ۰۹:۴۳
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

ویژگیهای برجسته شهید:

اتکال شهید باقری به خداوند تبارک و تعالی بسیار بالا بود و در سایه این توکل، اطمینان و استقامت عجیب وی بخوبی مشهود بود و در سخت‌ترین شرایط و حساسترین موقعیتها ضمن حفظ صبر و آرامش و خونسردی، با تدبیر عمل می‌کرد.

او عشق و علاقه عجیبی به اهل بیت(ع) و آقا امام زمان(عج) و امام خمینی(ره) داشت. شهید باقری بی‌ریا و بی‌تکلف در مصائب امام حسین(ع) می‌گریست و علاقه فراوان و مستمر به مطالعه کتاب ارشاد شیخ مفید و مقتلهای حادثه کربلا داشت.

استعداد و خلاقیت شهید باقری با توجه به کمی سن و تجربه وی، بسیار قابل توجه و مورد تحسین بود. یکی از برادران رده بالای سپاه (و با سابقه در جنگ) چنین می‌گوید: با اینکه من دو سال از او بزرگتر بودم ولی به جرأت می‌توانم بگویم افکار او دو سال از من بالاتر بود. شهید باقری همواره با هوشمندی و ذکاوت خویش شرایط رزمی و عملیاتی را پیش‌بینی و تحلیل می‌کرد و در کنار آن با قدرت بالای فکری، راههای کار و طرح‌ریزی عملیاتی خود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۹ ، ۱۶:۵۶
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

حضور در جبهه‌های دفاع مقدس:

تهاجم دشمن بعثی به مرزهای کشور اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، نقطه عطفی در زندگی شهید باقری بود. با احساس تکلیف در دفاع از اسلام و میهن اسلامی بلافاصله پس از شروع جنگ - در روز اول مهرماه سال 1359 - به همراه عده‌ای از برادران پاسدار راهی جبهه‌های جنوب شد و تا آخرین لحظه حیات، در این سنگر باقی مانده و در بسیاری از صحنه‌های پیروز دفاع مقدس حضور فعال و تعیین کننده داشت.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۹ ، ۱۲:۵۹
داود احمدپور