دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۹۳ مطلب در آذر ۱۴۰۲ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم 

بیشتـر از اینکـه غـرقِ لحـظـه باشیـم
غرقِ چشم و هم چشمی شُدیم..

🔹بیشتـر از اینکـه محـو لبخنـدهای هم بشیم 
درگیـر سلفی گرفتنهـا شُدیم

🔹بیشتـر از اینکه حواسـمـون بهم دیگه باشه
حواسمـون درگیر فکر مردم شُد ...

🔹کـاش زنـدگی کنیم بـرای خودمـون 
نـه بـرای نمـایش زندگیمون بـه بقیـه ...

🔹کـاش لبخندهـامون مثال عکسهای سلفی از تـه دل بـود 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۰۲ ، ۲۳:۳۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

 اصل قورباغه‌ای

✍️اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که ۲۰ کیلو چاق شده‌اید، نگران نمی‌شوید؟البته که می‌شوید! سراسیمه به بیمارستان تلفن می‌زنید و می‌گویید: الوو، اورژانس؟ کمک، کمک، من چاق شده‌ام‌!

اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه، یک کیلو ماه آینده و… آیا باز هم همین عکس‌العمل را نشان می‌دهید؟ نه! با بی‌خیالی از کنارش می‌گذرید.برای کسانی که ورشکسته می‌شوند، اضافه‌وزن می‌آورند، طلاق می‌گیرند یا آخر ترم مشروط می‌شوند، این حوادث دفعتاً اتفاق نمی‌افتد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۰۲ ، ۲۱:۵۷
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

سه داستان زیبای 3 ثانیه ای :
 
1⃣ روزى روستاییان تصمیم گرفتند براى بارش  باران دعا کنند  در روزیکه براى دعا جمع  شدند تنها یک پسربچه با خود چتر داشت ، 
این یعنی ایمان...

2⃣ کودک یک ساله اى را تصور کنید زمانیکه شما اورابه هوا پرت میکنید او میخندد زیرا میداند اورا خواهید گرفت 
این یعنى اعتماد...

3⃣ هر شب ما به رختخواب  میرویم ما هیچ اطمینانى نداریم که فردا صبح زنده برمیخیزیم با این حال هر شب ساعت را براى فرداکوک میکنیم
 این یعنى امید...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۰۲ ، ۲۱:۵۴
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

🌸بانوی_زیرک

🌼شخصی منحرف و متقلبی
 در بصره بود که ادعاهای عجیبی داشت مریدانی را در اطراف خود جمع کرده بود.

 🌸روزی نشسته بود یک باره گفت : چخ چخ !!!
مردم گفتند : یعنی چه؟ 
 گفت :سگی می خواست وارد مسجد الحرام شود که من دیدم و
 با گفتن آن کلمه او را راندم !!
 اطرافیانش او را تحسین کردند 👏

🌼یکی از افراد ساده لوح که این مطلب را شنید.
 داستان را برای همسرش 🧕 نقل کرد و گفت :
 از بصره آن چنان احاطه ای داشت که سگی را از ورود به مسجدالحرام 
مانع شد!!!😳

 🌸همسرش گفت  :
چرا این آقای به این خوبی را دعوت نمی کنی؟ 
خوب است او و مریدانش را برای #ناهار دعوت کنی.
مرد پذیرفت و آنها را دعوت کرد.
 برنج و مرغ 🐓 مفصلی تهیه 
کردند. 
چون سفره انداخته شد،
برای هرکس ظرفی آوردند 
که قدری #برنج در آن ریخته و #قطعه مرغ روی آن گذاشته بودند.
🌼 در این وقت آن زن زیرک 🧕 به شوهرش گفت : 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۰۲ ، ۲۱:۵۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

 حکایت ضرب المثل صد رحمت به دزد سرگردنه

در روزگار قدیم، یک روز دو نفر که از کاروان جا مانده بودند، تصمیم گرفتند منتظر کاروان بعدی نشوند و خودشان به سفری که بایستی می رفتند، بروند. آن دو ترسی از دزدان سر گردنه، یعنی همان دزدهایی که در پیچ و خم راه ها اموال مسافران را می دزدیدند، نداشتند.

زیرا چیزی همراه خود نداشتند که به درد دزدها بخورد نه پول داشتند، نه جنس، نه اسب و الاغ. پیاده راه افتادند و رفتند و رفتند تا به اولین پیچ یک گردنه ی پر پیچ و خم رسیدند. پیچ اول گردنه را پشت سر گذاشتند اما سر پیچ دوم دزدها از کمین گاه بیرون آمدند و راه را بر مسافران بی چیز و بینوا بستند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۰۲ ، ۲۱:۳۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

🔴 بِه‌روز باشیم

امروز کار دشمن عبارت است از تزویر، تحریف، دروغ‌گویی، وسوسه کردن، خلاف واقع‌نمایی، تحقیر ملّت‌ها، بدبین کردن ملّت‌ها به خود، پنهان کردن توانایی‌ها و برجستگی‌ها و درخشانی‌های ملّت‌ها؛ امروز این‌ها تاکتیک است؛ همه باید متوجّه باشیم و بدانیم. 
ما در شناخت حـرکت دشمـن و تـاکتیک دشمن و روش دشمن در دشمنی باید بِه‌روز باشیم. 
۱۴۰۲/۰۲/۰۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۰ آذر ۰۲ ، ۲۱:۱۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

⭕️ مراقب قوانین معکوس دنیا باشیم

✅ در دستگاه خدا برخی چیزها، معکوس عمل می‌کند!

🔹صدقه دادن، ظاهراً پول را کم می‌کند؛ اما در واقع معکوس عمل می‌کند و ما را از فقر نجات می‌دهد. امام معصوم می‌فرمایند: اگر فقیر شدی، بیشتر صدقه بده!

🔹خمس و زکات هم معکوس عمل کرده و ما را غنی‌تر می‌کند.

🔹دنبال قدرت ندویدن، معکوس عمل می‌کند و قدرت به دنبال تو می‌دود.

🔹 فکر آباد کردن آخرت، معکوس عمل می‌کند و دنیایمان را آباد می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۰۲ ، ۱۱:۵۴
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

چنار عباسعلی 

آورده اند که حرمسرای عریض و طویلِ ناصرالدین شاه هر روز شاهد دعوا و رقابت های پنهان و آشکار بود. روزی کنیز یکی از بانوان حرم، مرتکب خلافی می شود و از آن رو که می‌دانست بانو عصبانی خواهد شد و تنبیه اش خواهد کرد، تا قبل از آنکه خبر به او رسد خود را به"ری" رسانده و در"عبدالعظیم" بست می نشیند. خبرِ بست‌ نشینی کنیزک که به شاه می‌رسد از ‌آن بانوی حرم می‌خواهد گناه کنیز را ببخشد.خروج کنیز از حرم، شاه را به فکر می برد که چاره‌ای کند تا اهل حرم به هنگامِ حوادثی این چنین پا به خارجِ حرم نگذارند و در همان اندرونی، امکان‌ بست نشینی برایشان فراهم باشد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۰۲ ، ۱۱:۱۸
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

شیخ شهریار کازرونی 120 سال به سلامت عمر کرد و در تمام طول عمر خود مریض نشد.

 روزی بر بسترِ بیماری٬ برای دعا حاضر شد که بیمار، پسر دوست او بود.مریض گفت: ای شیخ این انصاف است که تو چهل سال از من بزرگ‌تری ولی من از تو پیرتر و در شرف مرگم؟ عدالت خدا کجاست؟ شیخ گفت: عدالت خدا را زیر سوال بردی مرا خشمگین کردی و باید پاسخ تو را بدهم تا از دوست خود دفاع کرده باشم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۰۲ ، ۱۰:۰۹
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

دروغش از دروازه تو نمیاید

در روزگاران قدیم پادشاهی تصمیم گرفت که دخترش را به دروغگوترین آدم کشورش بدهد. آدم‌های زیادی نزد پادشاه آمدند و دروغ‌های زیادی گفتند و او را خنداندند.
اما پادشاه همه‌ی آنها را رد کرد و گفت دروغ‌های شما باور کردنی هستند. تا اینکه جوانی دانا و باهوش تصمیم گرفت کاری کند تا پادشاه را مجبور کند تا او را داماد خودش کند. پولی تهیه کرد و سراغ سبد بافی رفت و از او خواست خارج از دروازه‌ی شهر بنشیند و سبدی ببافد که از دروازه‌ی شهر بزرگتر باشد و داخل دروازه نشود. بعد به سراغ پادشاه رفت و گفت: من دروغی دارم که هم باید بشنوید و هم باید آن را ببینید. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۰۲ ، ۰۹:۵۶
داود احمدپور