دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۱۰۸ مطلب در بهمن ۱۴۰۲ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

🏴 امام سجّاد علیه السلام:

إنَّ عَمَّتی زَینَبَ مَعَ تِلکَ المَصائبَ و المِحَنِ النّازِلَةِ بِها فی طَرِیقِنا إلَى الشّامِ ما تَرَکَتْ [تَهَجُّدَها] لِلَیلَةٍ.

▪️امام سجّاد علیه السلام:

عمّه ام، زینب، با وجود همه مصیبت ها و رنج هایى که در مسیرمان به سوى شام به او روى آورد، حتّى یک شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت.

همان، ص 441.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۰۲ ، ۱۴:۱۸
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

حضرت زینب سلام‌الله علیها و شرایط امروز ما

امام خمینی قدس سره الشریف:
آن‌ها به ما فهماندند که در مقابل جائر، در مقابل حکومت جور، نباید زن‌ها بترسند و‏‎ ‎‏نباید مردها بترسند. در مقابل یزید، حضرت زینب سلام الله علیها ایستاد و آن را همچو‏‎ ‎‏تحقیر کرد که بنی‌امیه در عمرشان همچو تحقیری نشنیده بودند، و صحبت‌هایی که در بین‏‎ ‎‏راه و در کوفه و در شام و این‌ها کردند و منبری که حضرت سجاد سلام الله علیه  رفت و‏‎ ‎‏واضح کرد به این‌که قضیه، قضیه مقابله غیر حق با حق نیست؛ یعنی، ما را بد معرفی‏‎ ‎‏کرده‌اند؛ سیدالشهدا را می‌خواستند معرفی کنند که یک آدمی است که در مقابل‏‎ ‎‏حکومت وقت،خلیفه_رسول_الله ایستاده است. حضرت_سجاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۵۳
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
حکایت بردیا 

  در زمانهاى قدیم، مردی ساز زن و خواننده ای بود؛ بنام بردیا که با مهارت تمام می نواخت و همیشه در مجالس شادی و محافل عروسی، وقتی برای رزرو نداشت

بردیا چون به سن شصت سال رسید روزی در دربار شاه می نواخت که خودش احساس کرد دستانش دیگر می لرزند و توان ادای نت ها را به طور کامل ندارد و صدایش بدتر از دستانش می لرزید و کم کم صدای ساز و صداى گلویش ناهنجار می شود.

عذر او را خواستند و گفتند دیگر در مجالس نیاید.
بردیا به خانه آمد، همسر و فرزندانش از این که دیگر نمی توانست کار کند و برایشان خرجی بیاورد بسیار آشفته شدند.بردیا غمگین و افسرده سازش را که همدم لحظه های تنهاییش بود برداشت و به کنار قبرستان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۰۲ ، ۰۸:۰۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

داستایوفسکی در زندان سگی رو می‌بینه که همه زندانی‌ها بهش لگد می‌زنن، اون متوجه میشه که سگ از زندانی‌ها فرار نمی‌کنه، برعکس وقتی اونها بهش نزدیک میشن،خم میشه و حالت لگد خوردن می‌گیره!

💢-یه روز داستایوفسکی بهش نزدیک میشه و سرشو نوازش می‌کنه. سگ با تعجب و ترس نگاه می‌کنه ولی ازش دور میشه و به شکل تلخی ناله می‌کنه.

💢-از اون روز به بعد، سگ هر بار که داستایوفسکی رو می‌دید فرار می‌کرد!

💢-اون سگ با بدرفتاری خو گرفته بود و از هر شکل دیگه‌ای از توجه می‌ترسید،وقتی کسی باهاش خوش رفتاری می‌کرد، امنیتشو در خطر می‌دید!

💢-در مورد انسان‌ها هم همین حالت صدق میکنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۰۲ ، ۰۷:۰۴
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

امام رضا علیه السلام می فرمایند :

به (تقدیر) خداوند خوش‌بین باش، زیرا هرکه به خداوند خوش‌بین باشد، خداوند طبق گمانش رفتار خواهد کرد

أحْسِنِ الظَّنَ بِاللهِ فَإنَّ مَنْ حَسَّنَ ظَنَّهُ بِاللهِ کانَ اللهُ عِنْدَ ظَنِّهِ


✍️تحف العقول، صفحه 472

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۰۲ ، ۰۶:۴۶
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

توجّه‌ دادن مردم به امام زمان علیه السلام آثار وضعی در زندگی دارد؛ 

☘️یعنی هرکه می خواهی باش، اگر این کار را توانستی انجام بدهی، از جهت دنیایی و اولاد و یک سری مسائل، خیر می بینی و عمر و زندگی برکت می کند؛ 

☘️یعنی همین که توجّه پیدا کردی یا توجّه دادی مردم را یا خودت را خدمت حضرت بقیة الله صلوات الله علیه، آثار وضعی خوبی دارد و زندگی را پربرکت می کند.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۰۲ ، ۰۶:۳۷
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

‌مبارک بودن ‌پیروان حضرت ولی‌عصر (عجل الله فرجه)

 💠در سوره مبارکه مریم آیه ۳۱ حضرت عیسی علیه‌السلام خود را اینگونه معرفی می‌کند:«وَ جَعَلَنی‏ مُبارَکاً أَینَ ما کُنْت‏»
« هر جا باشم خداوند مرا مبارک قرار داده است.»

💠مبارک بودن در این آیه به چند معناست:‌

🔸کثیر الخیر هستم و خیر رسانی‌ام به دیگران زیاد است.

🔸به دیگران نفع می‌رسانم و اذیت‌‌‌‌ها را از آنان دور می‌کنم.

🔸هر کس مصاحب من شود، از برکت وجود من بهره مند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۰۲ ، ۰۶:۳۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
ﺑﻬﻠﻮل و ﻣﺮد ﺷﯿﺎد 
آورده اﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﻠﻮل ﺳﮑﻪ ﻃﻼﺋﯽ در دﺳﺖ داﺷﺖ و ﺑﺎ آن ﺑﺎزی ﻣﯽ ﻧﻤﻮد . ﺷﯿﺎدی ﭼﻮن ﺷﻨﯿﺪه ﺑـﻮد ﺑﻬﻠـﻮل  
 دﯾﻮاﻧﻪ اﺳﺖ ﺟﻠﻮ آﻣﺪ و ﮔﻔﺖ :   
 اﮔﺮ اﯾﻦ ﺳﮑﻪ را ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯽ در ﻋﻮض ده ﺳﮑﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ رﻧﮓ اﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﺪﻫﻢ . ﺑﻬﻠـﻮل ﭼـﻮن ﺳـﮑﻪ  ﻫﺎی او را دﯾﺪ داﻧﺴﺖ ﮐﻪ آﻧﻬﺎ از ﻣﺲ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ارزﺷﯽ ﻧﺪارﻧﺪ ﺑﻪ آن ﻣﺮد ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﺮط ﻗﺒﻮل ﻣﯽ ﮐﻨﻢ  
 اﮔﺮ ﺳﻪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺑﺎ ﺻﺪای ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻻغ ﻋﺮ ﻋﺮ ﮐﻨﯽ !!!  
 ﺷﯿﺎد ﻗﺒﻮل ﻧﻤﻮد و ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﺮ ﻋﺮﻋﺮ ﻧﻤﻮد .
ﺑﻬﻠﻮل ﺑﻪ او ﮔﻔﺖ :  
 ﺧﻮب اﻻغ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺑﺎ اﯾﻦ ﺧﺮﯾﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪی ﺳﮑﻪ ای ﮐﻪ در دﺳﺖ ﻣﻦ اﺳﺖ از ﻃﻼ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻣﻦ ﻧﻤـﯽ ﻓﻬﻤـﻢ  ﮐﻪ ﺳﮑﻪ ﻫﺎی ﺗﻮ از ﻣﺲ اﺳﺖ .
آن ﻣﺮد ﺷﯿﺎد ﭼﻮن ﮐﻼم ﺑﻬﻠﻮل را ﺷﻨﯿﺪ از ﻧﺰد او ﻓﺮار ﻧﻤﻮد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۰۲ ، ۱۵:۲۳
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

بزرگواری را در شهر تمکّن و بهره زیادی از دنیا خداوند به او عنایت کرده بود، و از ابتدای روز تا پایان شب مردم به درب خانه او برای رفع مشکل شان مراجعه می کردند و مرد کمک حال شان بود. مرد را پسری نو رَس و جاهل بود که روزی بر پدر خرده گرفت و گفت: در تعجبم تو خلقی را خدمت می کنی که روزی تو را اگر حاجتی به آنان واقع شود کسی از آنان مشکل تو نگشاید، حتی اگر این حاجت تو کشیدن خاری از پای تو باشد که در وسع و توانِ آنان است.

 پدر گفت: فرزندم! در عنایت خدا بر پدرت همین بس که بندگان خویش برای رفع حاجت به سمت خانه من روانه می سازد؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۰۲ ، ۱۴:۱۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

 آوینی هرگز پشیمان از توبه اش در پس گناه روشنفکری نشد، هر چند با بعضی دوستان جناح حزب الله، بر سر برخی مسائل، زاویه داشت. 


💠 آوینی هرگز اهل قهر نبود، هر چند مرد خلوت بود. 
آوینی هرگز خسته نشد، هر چند زیاد اذیت می شد. 
آوینی هرگز سفره دل پر دردش را نزد رسانه ها پهن نکرد، هر چند برای پرده گشایی، حرف ها داشت. 
آوینی هرگز پشیمان از توبه اش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۲۰
داود احمدپور