دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۱۰۸ مطلب در بهمن ۱۴۰۲ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم 
شهید آوینی: «هستند کسانی که هنوز هم انتظار می‌کشند تا انقلاب، بنا بر رسم تجربه‌شده تاریخ جدید، امروز و فردا تسلیم قدرت‌های استکباری شود و بلغزد در بغل این و آن و دست از مدعیاتش بردارد. در منظر توجه آنان، هیچ‌چیز جز غرب قابل عنایت نیست و از غرب نیز آنچه می‌شناسند، سرزمین عجایبی است در غایت‌القصوای خیالی کامجویی‌ها و لذت‌پرستی‌ها و لجام‌گسیختگی‌ها!»
مشک‌ رنج‌هایِ انقلاب‌ را
به دندان‌ کشیده‌ایم‌
دست‌ و پا‌ داده‌ایم‌ ؛
اما آن‌ را رها‌ نکرده‌‌ایم..! 
"شهید آوینی‌"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۲ ، ۱۶:۴۲
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

این مثل در مورد افرادی به کار می رود که از روی هوای نفس و ندانم کاری، برای به دست آوردن یک چیز کم بها و بی ارزش دست به کاری زنند، که ضرر و زیان هنگفتی به دیگران وارد می شود.
پسری پیش مردی که دکان علاقه بندی داشت کار می کرد. این پسر که هنر نداشت و کاری بلد نبود، یک وقت به سرش می زند که زن بگیرد. هر طوری بود برایش دختری پیدا کرده و به اسم او کردند، یک روز علاقه بند دکانش را به پسر سپرده بود و خودش به خانه رفت. اتفاقاً‌ نامزد پسر به در دکان علاقه بند آمد و بعد از سلام و احوال پرسی چشمش به پارچه ها و دستمال های قشنگی که در دکان بود افتاد. از پسر خواست یکی از دستمال ها را به او بدهد. پسر گفت: « این

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۲ ، ۰۸:۵۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
مرد فقیری به شهری وارد شد، هنوز خورشید طلوع نکرده بود
و دروازه شهر باز نشده بود.
پشت در نشست و منتظر شد، ساعتی بعد در را باز کردند،
تا خواست وارد شهر شود،
جمعی او را گرفتند و دست بسته به کاخ پادشاهی بردند،
هر چه التماس کرد که مگر من چه کار کردم، جوابی نشنید
اما در کاخ دید که او را بر تخت سلطنت نشاندند
و همه به تعظیم و اکرام او بر خاستند و پوزش طلبیدند.
چون علت ماجرا را پرسید! گفتند:
«هر سال در چنین روزی، ما پادشاه خویش را این گونه انتخاب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۲ ، ۰۸:۲۲
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
کلیدهای جذابیت 🔑

🗝 غالباً افراد به اشتباه برای این که جذابتر شوند، بیشتر شلوغ می‌کنند و با صحبت کردنِ زیاد و بی جا، به بی راه می‌روند. 🌺

🗝 سکوت، یک تأثیرِ ذهنی و روانی بسیار قوی می‌گذارد.🌸

🗝 در سکوت، فرد پیرامون خود خلاء ایجاد می‌کند و هر خلائی، جذب را سبب می‌شود. 🌼

🗝 آنها که بیشتر صحبت می‌کنند و کمتر می‌شنوند، از جذابیتِ خود می‌کاهند. 🌺

🗝 حال آن که سکوت و گوش دادنِ بیشتر، به واقع شما را عاقلتر و قابل اطمینان تر معرفی می کند و این زمینه ای مساعد برای صمیمیت و جذابیت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۲ ، ۰۸:۱۳
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

تأثیرات عجیب لقمه در زندگی

 در روایات بسیاری به انسانها سفارش شده به طعام و خوراکی که جسم و روح از آن بهره‌ مند می‌شود دقت بسیار کنند که شخصیت و سرنوشت انسان در گرو آن است.
از دید ظاهری فرقی بین غذای حلال و حرام نیست، ولی لقمه حرام و حلال هر کدام تأثیری بر جان و شخصیت آدمی دارند که کشف آن از محدوده علوم ظاهری بشر خارج است.

در بیانی خداوند این موضوع را این گونه بیان می کند: «ای مردم! از آنچه در زمین حلال و پاکیزه است، بخورید و پیرو برنامه های شیطان نشوید که البته او با شما آشکارا دشمنی دارد».(1)
در جایی دیگر می خوانیم که: «یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا»: ای فرستادگان! از غذاهای

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۲ ، ۰۸:۰۹
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

برای شناسایی رفته بودیم و برای اینکه صدای پایمان مزاحم نباشد با لباس محلی و کتانی بودیم.
حاج علی جلوی من حرکت می‌کرد که ناخواسته پام رو گذاشتم پشت پاشنه‌اش و ناگهان کف کفشش جدا شد.
اتفاق عجیب‌ و غریبی بود؛ توی گشت، پشت عراقیا و پانزده کیلومتر مسیر بازگشت تا مقر خودی! 
 از سر شرم گفتم: «علی آقـا، بیا کفش من رو بپوش.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۲ ، ۰۷:۵۳
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

#امام_حسین_علیه_السلام :

براۍ هر غم و دردۍ درمان و دوایى است و جبران و درمان گناه، طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند می باشد.
 
📚 "اصول ڪافۍ ج۲/ ص۴۳۹"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۲ ، ۰۷:۴۹
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

  کتک به عشق بچه‌ها 
       صادق جهانمیر

   سال ۱۳۶۰ در اردوگاه عنبر بودم که با یکی از بچه‌های اهل بیرجند یک تئاتر اجرا می کردیم که نگهبان آمد و ما را بخاطر نمایش تئاتر تو‌ی حمام برد و دو نگهبان حسابی کتک‌مان زدند!
بعد از نیم ساعت که برگشتیم به آسایشگاه، دیدم بچه‌ها خیلی دمق شدند و حسابی رفتن تو لک. به دوستم گفتم فلانی ما که کتکِ رو خوردیم بذار بقیه ش رو هم ادامه بدیم. حال داری باقی تئاتر را بازی کنیم تا حال بچه‌ها بیاد سر جاش؟ فوقش یه کتک دیگه هم می خوریم!؟
 گفت: خیلی هم خوب، چرا که نه.
 دوباره شروع کردیم به باقی اجرای تئاتر که ناگهان نگهبان عراقی اومد پشت پنجره و با فحش و بد و بیراه، ما را صدا کرد و گفت شما بازم که دارید کار خودتون را انجام می دهید!
 ارشد آسایشگاه هم گفت: سیدی! می‌گن ما که کتکمون را خوردیم پس چرا ادامه کارمون را انجام ندیم!

 عراقی چشماش گرد شد و گفت انتم قشمار، ماکو عقل؟ یعنی شما خیلی مسخره هستید، مگه عقل ندارید!؟
 ما هم خندیدیم و گفتیم سیدی! مهم نیست بعدش چی می‌شه! بذار این تئاتر انجام بشه و به لب بچه‌ها کمی خنده بیاد.
سرشو تکون داد و گفت:« والله ما آدری شی سویکم» (بخدا نمی‌دونم باهاتون چکار کنم ) فقط سریع. 
بعد گفت: تا شیفت من تمام بشه باید مسرحیه(تئاتر) شما هم تمام بشه ! 
ما هم قول دادیم و سر ته اون را به هم آوردیم.

🔹 آزاده موصل و عنبر 
         

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۰۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

روزی حضرت سلیمان با لشکریان خود بر مرکب باد می گذشت . کشاورزی را دید که با بیل کار میکند و هیچ به عظمت سلیمان و سپاه او نمی نگرد. سلیمان در شگفت شد و گفت: ما از هر جا که گذشتیم کسی نبود که ما را و بزرگی ما را نظاره نکند . و پیش خود گفت این مرد یا خیلی زیرک و دانا و عارف است یا بسیار نادان و جاهل ....

پس فرمان ایست داد. سلیمان فرود آمد و گفت : ای جوانمرد جهانیان را شکوه و هیبت ما در دل است و از سیاست ما می ترسند. چون بزرگی ما را ببینند در شگفت شوند. و تو هیچ به ما ننگری و تعجب نکنی؟و این نوعی بی اعتنائی است که همی کنی .

آن مرد گفت :

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۵۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

ما به ندرت درباره آنچه که داریم فکر می کنیم، در حالی که پیوسته در اندیشه چیزهایی هستیم که نداریم.


‏رو مایع ظرفشویی‌ها نوشته” هنگام مصرف از دستکش استفاده نمایید”
یعنی اینا نمیدونن ما باهاش دستامونو میشوریم؟!

حواسمان به تغییر رفتار ناگهانی آدمها باشد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۰۲ ، ۱۱:۳۹
داود احمدپور