دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۱۲۴ مطلب در دی ۱۴۰۲ ثبت شده است

💕زمین خوردن شکست نیست
شکست زمانی به سراغت می‌آید 
که در همان جایی که زمین خوردی بمانی!
🌸  ‏#حقیقت‌ساده‌است:
🔸در هر کاری خطر وجود دارد.
در رانندگی خطر تصادف است.
در تقاضا برای شغل خطر پذیرفته نشدن وجود دارد.
در تلاش برای ورود به دانشگاه خطر رد شدن وجود دارد.

🔸در سلام دادن خطر بی جواب ماندن وجود دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۰۲ ، ۱۸:۲۸
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 

داستان  مرتاض هندی و امام زمان عج!

. استاد ما حجت الاسلام تهرانی 
میگفت دوران نوجوانی در محضر سیدعبدالکریم کشمیری بودیم
 این داستان رو از زبان خود ایشون شنیدیم 👇

💚آیت الله کشمیری می‌فرمود
 در #هند یه مرتاضی بود،
 این توانایی رو داشت 
که اگر اسم شخص و مادرش رو بهش میگفتیم، 
بهت میگفت که طرف زنده‌س یا مرده و کجا دفنه. ازش چند نفر رو پرسیدیم
 کاملا درست جواب داد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۰۲ ، ۱۵:۳۴
داود احمدپور

بسم الله الرحمنالرحیم 
 

مهدی مرد خودسازی بود

مهدی مرد خودسازی بود. همیشه می‌گفت: در زندگی چراهایی وجود دارد که خودمان باید جوابش را به دست آوریم. چرا می‌خوریم چرا می‌خوابیم چرا مطالعه و ورزش می‌کنیم.

سختی‌های این راه را هم به جان می‌خرید. وقتی قرار شد بیرون خوابگاه خانه بگیریم، هیچ وقت دو تا غذا نمی‌گرفتیم.

گاهی می‌گفت: فردا هر کجا بودیم فقط نان می‌خوریم و یا فردا روزه‌ می‌گیریم و می‌رویم کوه هم عبادت است و هم ورزش.

وقتی هم که سرباز شد آمدیم تهران. با اینکه ماهی ۱۵۰۰ تومان حقوق داشت؛ اما برنامه ما عوض نشد. افطاری ماه رمضان نان و انگور بود و یک تومان یخ.

می‌گفت: رفتن این راه سخت است و توشه لازم دارد. توشه‌اش هم جز دین و دیانت و خودسازی چیزی دیگری نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۰۲ ، ۰۹:۵۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

موسی و میش

گویند روزی موسی (ع) در آن حال که شبانیِ شعیب پیغامبر می‌کرد و هنوز به وی وحی نیامده بود، گوسفندان می‌چرانید؛ 
قضا را میشی از رمه جدا افتاد. 
موسی خواست که او را به رمه باز برد. 
میشک برمید و در صحرا افتاد و گوسفندان نمی‌دید و از بددلی همی‌رمید، و موسی از پس او همی‌دوید تا مقدار دو سه فرسنگ؛ 
چنان که میشک را نیز طاقت نماند و از ماندگی بیفتاد، چنان که بر نمی‌توانست خاست. 
موسی در وی رسید و بر او رحمتش آمد؛ 
گفت: ای بیچاره، چرا می‌گریزی و از که می‌ترسی؟
 چون دید که طاقت رفتن ندارد، برداشتش و بر گردن و دوش گرفت تا بَرِ رمه. 
چون چشم میش بر رمه افتاد، دلش به جای باز آمد، تپیدن گرفت. 
موسی زود او را از گردن فرو گرفت و به میان رمه اندر شد. 
ایزد تعالی ندا کرد به فرشتگان آسمانها، گفت:
 دیدید بنده‌ی من با آن میش دهن بسته چه خُلق کرد، و بدان رنج که از او بکشید او را نیازرد و بر او ببخشود! به عزّت من که او را برکشَم و کلیم خویش گردانم و پیغامبریش دهم و بدو کتاب فرستم، چنان که تا جهان باشد از او گویند.
 پس این همه کرامات او را به ارزانی داشت.

📚سیاستنامه، خواجه نظام الملک
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۰۲ ، ۰۹:۴۵
داود احمدپور

بس الله الرحمن الرحیم 

آیا فرزندان حضرت ادم علیه السلام با هم ازدواج کردند ؟

سلیمان بن خالد میگوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: قربان شما بشوم، 👈 اهل سنت اینچنین خیال می‌کنند که حضرت آدم علیه‌السلام فرزندان یعنی دختر و پسر خویش را به ازدواج هم در آورده است و نشر بشریت توسط ازدواج محارم و خواهر و برادر شکل گرفته است!

حضرت فرمودند:
👈 اهل سنت از این سخنان بی اساس بسیار میگویند. ای سلیمان، اما این را بدانکه رسول الله صلى الله علیه و آله فرمودند:

لو علمت أن آدم زوج ابنته من ابنه لزوجت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۰۲ ، ۰۶:۴۴
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
🍀پرچم امام زمان🍀
 
💠چند روایت در مورد پرچم امام زمان عجّل‌الله‌فرجه:

🔺در احادیث ذکر شده پرچم امام عصر عجّل‌الله‌فرجه همان پرچم پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله است، پرچمی که انتهایش روی زمین و سرش در عرش خدا است. (یعنی نهایت پرچم پیدا نیست و به عوالم بالا رسیده است.)

🔺امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:
«فَإِذَا هَزَّهَا لَمْ‏ یبْقَ‏ مُؤْمِنٌ إِلَّا صَارَ قَلْبُهُ أَشَدَّ مِنْ زُبَرِ الْحَدِیدِ»[الغیبه للنعمائی، ص۳۱۰]
«…زمانی که امام عصر عجّل‌الله‌فرجه پرچم را به اهتزاز در آورد هیچ مومنی باقی نمی‌ماند مگر اینکه قلبش از قطعه آهن محکم‌تر است.»‌

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۰۲ ، ۰۶:۳۸
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
 

امام باقرعلیه السلام

🔸منْ قَرَأَ عَلَى أَثَرِ وُضُوئِهِ آیَةَ اَلْکُرْسِیِّ مَرَّةً أَعْطَاهُ اَللَّهُ ثَوَابَ أَرْبَعِینَ عَاماً

🔹هر کس بعد از وضو گرفتن یک بار آیة‌الکرسی را بخواند، خداوند ثواب چهل سال خواندن آن را به وی می‌دهد. 

📗بحار الأنوار  ج77 ص317

💠امام‌ باقر (ع) نیز فرموده اند:

” هر شخصی آیة الکرسی را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بیچارگی در امان شود و رزق او وسعت یابد و خداوند به او از فضل خودش مال زیادی بخشد”. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۰۲ ، ۰۶:۳۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم
 نگاه سردار سلیمانی به اراده و آرزو
 اراده و آرزو دو عامل مهمی هستند که پیوسته شخصیت انسان را تحت تاثیر خود دارند ریشه استقامت یا تزلزل انسان هم به همین دو عامل برمی‌گردد آرزو اگر آرزوی خاکی باشد و آرمان آرمان خاکی بود انسان را در همان جایگاه خاکی نگه می‌دارد
 اگر این آرزو یک آرزوی متعالی بود انسان را ورای خاک نگه می‌دارد به اوج می‌برد این خیلی در بعد تربیتی مهم است اراده انسان هم تابع تعلق انسان است 
 اما اگر دیدید اگر خواستید بفهمید بشناسید انسان‌ها را و قدرت و ضعف اراده آنها را کشف کنید باید به تعلق آنها نگاه کنید ببینید آیا تعلق آنها یک تعلق والا و بالایی است یا یک تعلق محدود است 
وقتی که می‌خواهند تعریف از انسان بکند یا انسان را تعریف بکنند میگویند انسان موجودی است متحرک که حرکت او در نتیجه تعلق اوست تعلق او به اشیا خاکی انسان را خاکی می‌کند تعلق به موضوعات متعالی انسان را مافوق خاک قرار می‌دهد و متعالی می‌کند هر کجا در زندگی‌ها در شخصیت‌ها در انسان‌های تاثیرگذار کاوش می‌کنید شما به این نکته می‌رسید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۰۲ ، ۲۳:۵۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
امام کاظم علیه السلام:
مصیبت برای صابر، یکی است و برای آنکه بی طاقتی کند، دوتاست
أَلْمُصیبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ وَ لِلْجازِعِ إِثْنانِ
📚تحف العقول صفحه 414
➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖
💎امام رضا علیه السلام: 
آنکه از خدا توفیق بخواهد، اما تلاش نکند، خود را مسخره کرده است
مَن سَألَ اللّه َ التَّوفیقَ و لَم یَجتَهِد فَقَدِ استَهزَأَ بِنَفسِهِ
📚بحارالانوار، جلد78، صفحه356
➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖
💎امام جواد(ع): 
کسى که به خاطر پیروى از دلخواه تو، راه درست را بر تو پنهان دارد، بی گمان با تو دشمنى کرده است. 
📚أعلام الدین ص 309
➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖〰️➖
💎امام هادی علیه السلام:
شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است و لکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است
📚تحف العقول، صفحه ۴۸۳📖

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۰۲ ، ۲۰:۴۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم 
روزی مردی فقیر با مردی ثروتمند درگیر جروبحث و مشاجره شد. صدای آنها بلند شد و ناگهان مرد ثروتمند بدون هیچ مقدمه‌ای به صورت مرد فقیر سیلی ای زد. مرد فقیر که درنظر نداشت بگذارد ماجرا همینطوری تمام شود، پیش قاضی رفت. 
قاضی شکایت هردو را گوش کرد و نظر داد که مرد ثروتمند به تاوان سیلی به مرد فقیر یک کاسه برنج به او بدهد. 
مرد فقیر نزدیک قاضی رفت و سیلی صداداری به صورت او زد. 
قاضی فریاد کشید: «خُل شده‌ای چرا این کار را کردی؟»
«چیز مهمی نیست. فقط دلم خواست این کار را بکنم. من از خیر آن کاسهٔ برنج گذشتم. شما می‌توانید آن را برای خودتان بردارید.»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۰۲ ، ۲۰:۳۵
داود احمدپور