دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

۳۲۰ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۱ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

اشکال می شود که اگر حدیث غدیر با این عظمت واقعیت دارد چرا علی و اهل بیت او و یارانش در موارد لزوم به آن استدلال نکردندآیا بهتر نبود که آنها برای اثبات خلافت بلافصل علی به چنین مدرک مهمی استناد می جستند؟

این ایراد نیز مانند بسیاری از ایرادهای دیگر به خاطر عدم آگاهی کافی از کتب حدیث و تاریخ و تفسیر است زیرا موارد زیادی در کتب دانشمندان اهل سنت نقل شده که خود علی یا ائمه علیهم السلام یا یاران آنها به حدیث غدیر استدلال کرده اند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۰:۰۲
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

#حکایت پیر زن گدا

🌸🍃پیر زنی روبروی مسجد گدائی می کرد. روزی امام مسجد که زن را می شناخت از او پرسید: مادر جان! تو که وضعت خوب بود و پسرت اهل مسجد و نماز بود، پس چرا گدائی می کنی؟
زن‌گفت: ای شیخ! شما باخبرید که شوهرم چند سال پیش وفات کرد و تنها پسرم نیز یکسال پیش مقداری پول برایم گذاشت و سپس برای کار و تجارت به خارج رفت و چند ماه هست که پول ها تمام شدند و من مجبور هستم گدائی کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۷:۵۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم
اگر یه روزی خواستید بزرگی کسی را اندازه بگیرید؛ بهتر است به جای قد، وزن، ثروت و مدارج تحصیلی اش؛ "ظرفیت و گنجایش قلب" و توان بخشش او را اندازه بگیرید.

راز خوشبختی در چند کلمه ساده خلاصه میشه : چیزایی که بهت آسیب زدن رو فراموش کن
 ولی هیچوقت درسی رو که بهت یاد دادن از خاطر نبر ...

پادشاهی کوه نمک بزرگی داشته؛ میگه هر کس بتونه از این کوه نمک بیشتر بخوره دخترمو بهش میدم
یه خان زاده میاد یه دیس از این کوه نمک میخوره یه رعیتی میاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۷:۵۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

🔰 #بخوانید | برخورد امام با خرید #پرتقال_ارزان !!!

🔶 زهرا مصطفوی، فرزند #امام_خمینی ره تعریف می‌کند:
روزی در نوفل لوشاتو به دلیل #ارزانی دو کیلو پرتقال خریدم و چون هوا خنک بود، فکر کردم تا سه چهار روز پرتقال خواهیم داشت.

🔸 امام با دیدن پرتقال ها فرمود: این همه میوه برای چیست! این کار خود را توجیه کنید. عرض کردم پرتقال ارزان بود، برای چند روز این قدر خریدم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۵:۲۲
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم
🔸 مراقب گفتگوی درونیتان باشید. شما دانسته یا ندانسته مدام با خود حرف می‌زنید،
 ماهیت شما چیست آیا خود را تشویق می‌کنید؟  یا از خود انتقاد می‌کنید؟ اگر مثبت هستید، پس به ایجاد خود انگاره مثبت کمک می‌کنید و اگر منفی هستید  ارزشتتان را پایین می‌آورید. و اگر می‌خواهیم خود انگاره درستی داشته باشیم، باید شیوه تفکرمان را درباره خود تغییر دهیم به این منظور باید نوع گفتگوی درونی‌مان را تغییر دهیم. ما مسئول روش تفکر، گفت‌وگو و باور خود هستیم.
آیا در زندگی به‌اندازه کافی مشکل ندارید، که با دلسرد کردن خود و گفتگوی درونی منفی به مقدار این مشکلات می‌افزاید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۵:۲۱
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

‌آقای من، بر منابر و معابرمان فریادت می ‌زنیم تا بازگردی! اما غافلیم از اینکه، آنکه باید باز گردد شما نیستید! آن ما هستیم که باید به خودمان بازگردیم!

🔸مولا جان، از شما می‌ خواهیم تا صدایمان را بشنوی و نظری با گوشه ی چشمت بر ما افکنی! امّا از یاد برده ‌ایم که شاهد و ناظر اعمالمانی و هفته ‌ای دو بار پرونده ی کارهایمان را برابر چشمانت داری...

🔸با ضجّه و عاجزانه میخواهیم، بلکه نشانی ات را بگویی و ما سراسیمه خود را فدای قدومت کنیم! امّا نمیدانم، چرا نمیتوانیم خواسته هایمان را فدای آمدنت کنیم! مگر محبوب ما نیستی و دائم آمدنت را نمیخواهیم؟ پس چرا آنچه تو میخواهی بر ما گران و سنگین و ناشدنیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۵:۱۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر امام زمان غیبت کرده است
این غیبت ماست نه غیبت او
این ما هستیم که چشمان خود را بسته‌ایم
این ما هستیم که آمادگی نداریم...

#شهید_چمران
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#واجعلنا_من_انصاره_و_اعوانه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۵:۰۴
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

☀️رهبر معظم انقلاب

 بعضی‌ها [می‌گویند] آقا، مسئله هسته‌ای را کنار بگذارید؛ مسئله هسته‌ای این همه حسّاسیّت یا مشکل درست کرده. خب مسئله هسته‌ای مسئله پیشرفت علمی و فنّاوری آینده ما است.

ما بزودی تا چند سال دیگر نیازمند محصول انرژی هسته‌ای خواهیم بود. به چه کسی مراجعه کنیم؟ کِی شروع کنیم که بتوانیم [به دست بیاوریم]؟۱۴۰۰/۱۲/۱۹

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۵:۰۰
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم

جاهلی اصغر نام، غده ای چنان بزرگ بر پیشانی داشت که سبب شده بود دوست و دشمن او را اصغر غُدد بنامند.

اصغر از این نام چنان در رنج و عذاب بود که سرانجام پولی فراهم کرده و به حکیمی داد تا آن غده زشت را بردارد و او را نجات دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۷:۴۵
داود احمدپور

بسم الله الرحمن الرحیم
مردی از صحرا نشینان ، ده هزار درهم نزد امام صادق (ع ) آورد و گفت :
می خواهم خانه ای برای من خریداری کنید تا هر وقت که با زن و بچه ام به شهر می آییم در آن سکنا گزینیم . پول را داد و رفت و پس از پایان مراسم حج ، نزد امام صادق (ع ) بازگشت . حضرت او را به درون خانه خودش آورد و فرمود :
خانه ای در بهشت برای تو خریده ام که همسایه آن رسول خدا(ع ) و طرف دیگر آن حضرت علی (ع ) و طرف سوم آن امام حسن (ع ) و طرف چهارم امام حسین (ع ) است و قباله آن را برایت نوشتم !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۷:۴۳
داود احمدپور