بسم الله الرحمن الرحیم
فرمانده بسیج ی ها
خورشید کمکم از گوشة آسمان سرک میکشید و گلوله های خمپاره را که دردشت منفجر میشدند، تماشا میکرد. بچههای بسیجی، خسـته امـا خوشـحال، در دشت بیانتها پراکنده بودند
بسم الله الرحمن الرحیم
فرمانده بسیج ی ها
خورشید کمکم از گوشة آسمان سرک میکشید و گلوله های خمپاره را که دردشت منفجر میشدند، تماشا میکرد. بچههای بسیجی، خسـته امـا خوشـحال، در دشت بیانتها پراکنده بودند
با امام حاضر
بسم الله الرحمن الرحیم
سیره امام
سرهنگ عزیزاللّهابراهیمی
یاد دارم هنوز به سن هفت سال نرسیده بودم که به مکتب بروم، مرحوم پدرم با آقای حجت الاسلام آقای مرتضی پسندیده و آقای سیدنورالدین که وکیل پایه یک دادگستری بودند که هر دو نفر برادر امام بودند، رفت و آمد داشتند.
بسم الله الرحمن الرحیم
16کلاس عرفان گذاشته بود. روزی یک ساعت . همه را جمع می کرد و مثنوی معنوی می خواند و برایشان به عربی ترجمه می کرد. عربی بلد نبودم ، اما هرجور بود خودم را می رساندم به کلاس . حرف زدنش را خیلی دوست داشتم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سرداری که آرزویش نابودی اسرائیل بود
دشمنی سرسختانه با اسرائیل
بسم الله الرحمن الرحیم
لذت_آب_دریا
موسی علیه السلام عرض کرد: خدایا می خواهم آن مخلوقی را که خود را خالص برای یاد تو کرده و در طاعتت بیآلایش باشد را ببینم.
بسم الله الرحمن الرحیم
با سپهبد سلیمانی در مکتب مقاومت
• مردم از من قبول کنید
من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که
خدمت می کند به اسلام و انقلاب تمایل ندارم.
بسم الرحمن الرحیم
۲۷۵- وای از روزی که زبان ادمی از افکار آدمی جلوبزند ، فکرها ،کلامها را تولید می کنند زمانی که کلام بدون اجازه فکر فعال شود بیهوده گویی خواهد کرد
بسم الله الرحمن الرحیم
«شهید چمران حدود شش یا هفت سال بعد از دوری از همسر اول، با خانم «غاده جابر» در جنوب لبنان آشنا می شود.