دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

ساده گی یا ...

چهارشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۳، ۱۱:۵۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم 
آیا رئیسی ساده بود؟!

می‌گفتند پیامبر «گوش» است. هرچه می‌شنود، زود باور می‌کند. فکر می‌کردند رسول خدا «ساده» است. در خفا ریشخندش می‌زدند. پیامبر خدا اما سراپاگوش بود تا حرمت افراد را نگه دارد و وحدت جامعه را حفظ کند. درک این‌چیزها از عقل آن بی‌همه‌چیزها بالاتر بود. و این خدا بود که داشت منافقین را بابت ساده‌لوحی‌شان استهزا می‌کرد.

می‌گفتند معاویه از علی (ع) سیاست‌مدارتر است. نیرنگ و خدعه را مساوی سیاست می‌دانستند. در میان ابلهان کوته‌فکری که او را «ساده» می‌پنداشتند، علی (ع) اما مکارم اخلاق را درون‌مایه‌ی سیاست‌ورزی می‌دانست. کدام علی (ع)؟ همانی که شوخ‌طبعی‌اش را نشان سادگی‌اش می‌شناختند و خلافت را زیبنده‌ی انسان گشاده‌رو نمی‌دانستند! پشمینه‌پوشان تندخو در دل تاریخ محو شدند، اما علی (ع) امام همه‌ی صاف‌دلان و یکرنگان تاریخ شد.

امام روح الله با توده‌ها قیام کرد؛ با همین مردم ساده. امام، ادیب بود و شاعر. یعنی پیچ‌و‌تاب‌های کلام را خوب می‌شناخت. اما با جامعه لفظ قلم حرف نمی‌زد. کاریزما داشت، اما در مقابل توده‌ها عصا قورت نمی‌داد تا ژست جدی و مهم بودن بگیرد. از کلام ساده‌اش معرفت می‌بارید، نه هشتگ‌های روشنفکرپسند. امام با مردم مثل خودشان «ساده» و صمیمی بود.

می‌گویند واقعیت‌های جامعه کانالیزه شده به او می‌رسد. همه چیز را گل و بلبل می‌بیند و همیشه به آینده امیدواری می‌دهد. آنها که تا نوک دماغشان را به زور می‌بینند، فکر می‌کنند رهبر انقلاب «ساده» است که معنویت مردم را رو به رشد توصیف می‌کند و اعتمادش به جوانان امروز بیشتر از جوانان اول انقلاب است. غافل از اینکه او دارد یک کوچ تمدنی را راهبری می‌کند. منوّرالفکرهایی که آموخته‌های جامعه‌شناسی غربی را نشخوار می‌کنند، امام خامنه‌ای را دست‌کم می‌گیرند و ساده تحلیل می‌کنند.

ابراهیم اما ساده بود. ساده بود که پای صحبت‌های دهاتی‌ها می‌نشست و سراپا گوش می‌شد. خیلی ساده بود که بی‌اخلاقی شش‌کلاسی را با سکوت اخلاقی پاسخ می‌داد و دک و پوز رقیب انتخاباتی را پایین نمی‌آورد تا با بزن‌بهادر‌بازی چهارتا رأی بیشتر بیاورد. ساده بود که گسل‌های اختلافی بین قوا را تحریک نمی‌کرد، تا حرف امام جامعه در پرهیز دادن مسئولین از اختلاف‌افکنی روی زمین نماند. سینه‌اش گنجینه اسرار بود، اما سادگی می‌کرد که آبروی افراد برایش از حرمت کعبه بالاتر بود. چقدر ساده بود که سرش را پایین می‌انداخت و فقط کار می‌کرد. گناهش این بود که با مردم، به زبان قوم حرف می‌زد و به قول روشنفکرهایی که با واژه‌سازی‌های فیلسوف‌مأبانه حال می‌کنند، گفتمان نداشت. اصلا ساده بود که بهشت تولیت آستان قدس را رها کرد و برای ادای تکلیف، به لبه‌ی پرتگاه قاضی‌القضاتی رفت و بعد به وزر و وبال دولتمردی تن داد. بله رئیسی «ساده» بود.
این متن را در پاسخ به آن‌هایی نوشتم که این روزها با تاکید بر سادگی شهید رئیسی، بیش از آنکه اصول اخلاقی و شخصیتی این انسان بزرگ را به تصویر بکشند، تصویری ناقص و غلط از او در اذهان ایجاد می‌کنند. سادگی رئیسی اگر در منظومه اخلاقی و ایمانی این شخصیت درست فهم نشود و بر اصول و مبانی دینی و انقلابی عرضه نشود، جفای در حق ایشان است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۳/۰۲
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی