ای شیرینی دو عالم
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃شیرینی دوعالم
از خودم سوال کردم چه زمانهایی به یاد امام زمان عج هستی ؟
کمی که فکر میکنم فقط تو مشکلات است که به امام زمان عج پناهنده میشوم
کاش یک روز برسد که ما وقتی شادیمان به اوج میرسد، احساس نیازمان به تو از همۀ وجودمان لبریز شود! چه قدر بدیم که فقط در غصهها به یاد تو میافتیم! میدانم دربارۀ این درد، پیش از این هم با تو سخن گفتهام؛ ولی چه کار کنم، بددردی است درد فراموشی تو در دل شادیها.اقا جان شما ولی نعمت ما هستی یعنی ما هم شادی را هم غصه را باید در محضر شما بودن را فراموش نکنیم
اقا جان غصه ما زمان سر باز میزنه که دردمان درمان نشده پس به تو عزیز پناهنده میشویم شادی زمانی از ما سر میزنه که دردمان درمان شده به احتیاج داریم التماست میکنیم به خواسته خود میرسیم فراموشت میکنیم
تو امام غصههای مایی، امام دردهای بیدردمان، امام حاجتهای روا نشدهمان، تو امام نداشتههای مایی و ما تو را میخوانیم تا به آنچه میخواهیم راه یابیم. وقتی که به دلخواهمان رسیدیم، دیگر تو اماممان نیستی! میشوی مزاحم خوشیهایمان! این قدر صریح و بیپرده حرف زدن، بد است؟ قبول دارم، بد است؛ ولی گاهی باید آبروی خودم را ببرم تا شاید آدم شوم.اقا ببخش این از بی ظرفیتی ماست
اقا میدانم با تو دردم دوا میشود و ای کاش میفهمیدم با تو شادیم کامل میشود
آقا! من غربت تو را در دل شادیهایمان حس میکنم. تا وقتی تو این چنین میان ما غریبی، بعید است راهی برای آمدنت باز شود! وقتی تو بیایی و همه جا را آباد کنی، شاید همین آدمها در فلسفۀ وجود تو شک کنند!
امشب تلخ نوشتم، به شیرینی خودت مرا ببخش!