هنر یا ثروت
بسم الله الرحمن الرحیم
حکیم فرزانه اى پسرانش را چنین نصیحت مى کرد: عزیزان پدر! هنر بیاموزید، زیرا نمى توان بر ملک و دولت اعتماد کرد، درهم و دینار در پرتگاه نابودى است، یا دزد همه آن را ببرد و یا صاحب پول، اندک اندک آن را بخورد، ولى هنر چشمه زاینده و دولت پاینده است، اگر هنرمند تهیدست گردد، غمى نیست زیرا هنرش در ذاتش باقى است و خود آن دولت و مایه ثروت است، او هر جا رود از او قدرشناسى کنند، و او را در صدر مجلس جا دهند، ولى آدم بى هنر، با دریوزگى و سختى لقمه نانى به دست آورد.کسی که صاحب هنر شد در محضر حق تعالی اعتباری بدست میاورذ بهتر بگویم ارزش هنرمند را خدا معین میکند و ارزش بی هنر حتی اگر صاحب مال و منال و یا حاکم و زور من و وصاحب جمال باشد مردم تعین میکند و مردم در تعین ارزش منافع خود را در نظر میگیرند ولی خدا خیر خواه است منافع بنده هایش را از روی خیر خواهی عطا میکند هنرمند شدی محتاجت میشوند و در دلها جای میگیری اما در غیر این صورت محتاج هستی اگر
ثروت داشته باشی برای حفظ و افزایش ثروت به مشاور و مافظ محتاج هستی
اگر قدرتمند باشی بدون کمک دستیاران قدرتت دوام ندارد
اگر زیبا رو باشی نیاز به چشمان تحسین گو داری |
و.....