شهید تهرانی مقدم 99
بسم الله الرحمن الرحیم
در کارهایش خیلی خیلی منظم بود هیچ وقت چیزی را جا نمیگذاشت خیلی رئوف بود یک داد سر کسی نمیزد به اطرافیانش بسیار محبت میکرد به من خیلی محبت داشت
شاید باور نکنید اما میآمد من را میبویید و میبوسید مثل کسی که گلی را بو میکند من را میبویید میگفت همه افتخار من این است که مادری فداکار مثل تو دارم به من میگفت هر چیزی که لازم داری و میخواهی به من بگو و چرا به بچههای دیگرت میگویی؟
بگذار این اجر به من برسد من ذرهای ناراحتی از این پسرم ندارم مانند یک پسر ۱۸ ساله شیرین زبان و خندان بود
به شرکت در نماز جمعه پایبند بود من یاد ندارم که نماز جمعه ایشان ترک شده باشد دیگر آنکه عصرهای جمعه که معمولاً فرزندان و نوهها و عروسهایم هم در منزل ما بودند او هم میآمد دعای سمات را میخواند در زندگی ذرهای از کمک به مستضعفان غفلت نمیکرد از دعا و اشک برای حضرت سیدالشهدا علیه السلام جدا نمیشد از اول جوانی به نماز اول وقت و نماز جماعت خیلی علاقه داشت سعی میکرد در هر جایی که هست نماز جماعت تشکیل بدهد امام جماعت محل کارش هم بود و در منزل هم امام جماعت ما بود ساعت مانده به اذان صبح از خواب بلند میشد بعد از نماز صبح زیارت عاشورا را از حفظ میخواند بعد برای ورزش یا پیادهروی میرفت بیرون روزش را اینطور شروع میکرد مادر شهیدان تهرانی مقدم