دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

زیبا ترین ها در عاشورا

جمعه, ۶ مرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۰۳ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم 
عبیدالله لعنت الله علیه برای زدن زخم به اسرای کربلا به حضرت زینب س گفت :ماجرای کربلا را چگونه دیدی ؟ 
عمه سادات در جواب گفت :ما رایت الا جمیلا 

بخشی از زیباییهای وقایع کربلا

🕌زیباترین خواهش یک زن
 وقتی امام از زهیر خواست همراهیش کند زهیر ابتدا شک داشت اما همسرش با تشویق  زهیر را  با امام حسین (علیه السلام) همراه کرد 

 

🕌زیبا ترین بازگشت :
 توبه حر و الحاق به سپاه امام حسین (علیه السلام)

وقتی که تمام راه ها بر امام بسته شد و امام تنها و بدون آب و دشمن هم تمام هم و غمش برای کشتن غارت حتمی شد حر به همراه پسر و غلامش به سمت امام برگشت 

🕌زیباترین وفا داری : نخوردن آب 
در شط فرات ابالفضل (علیه السلام) 

حضرت عباس میان آب قرار گرفت و فرصت آب خوردن داشت و ظاهراً اشکالی در آن نبود فقط وفاداری به امامش او را از خوردن منع کرد 
  
🕌زیبا ترین جنگ : 
نبرد حضرت علی اکبر (علیه السلام) با دشمن
جنگ علی اکبر بعد از ظهر یعنی از صبح هم تشنه و هم در استرس و هم مرتب داغ دار شده بود با این حال  چنان رزم بی نظیری کرد که دشمن برای شکست او از حربه سنگ باران و تیر باران از دور را استفاده کردند و او را با تیری بر گلو زخمی و نهایت به شهادت رساندند 

 

🕌زیبا ترین پاسخ :احلی من العسل 
جناب قاسم ابن الحسن(علیه السلام)
شب عاشورا امام بعد از اتمام حجت با خویشان و یاران عاقبت انها را فردا نشان داد همه دیدند که چه نتیجه ای در کنار امام بودن در انتظارشان است در همین حال قاسم بن الحسن از امامش سوال کرد عمو جان فردا من هم شهید میشوم ؟امام پرسید مرگ در نظرت چگونه است ؟ 
قاسم وارث شجاعت حیدری و نماینده پدر در کربلا گفت :احلی من العسل 

🕌زیبا ترین هدیه :تقدیم عون و محمد به 
امام حسین (علیه السلام) توسط مادرشان 
حضرت زینب (سلام الله علیها)

بعد از ظهر بود یاران همه شهید شدند خویشان یک به یک میروند و بعد از رزم تماشایی به شهادت رسیدند امام ها من ناصر سر میدهد عمه سادات زینب کبری س فرزندانش را برای رزم آماده کرده خدمت امام می‌رسد تا اجازه میدان بگیرد مخالفت برادر را میبیند التماس میکند تا اجازه میدان برای کودکانش میگیرد 

🕌زیبا ترین نماز : نماز ظهر عاشورا در زیر باران تیر 

وقت نماز ظهر فرار رسید. امام حسین (علیه‌السّلام) به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی امر فرمود که با نیمی از یاران، جلوی امام و نمازگزاران بایستند (و مراقب دشمن باشند). سپس امام با نیم دیگر، نماز خوف خواند. تیری از جانب دشمن به سوی امام حسین (علیه‌السّلام) پرتاب شد. سعید بن عبدالله جلو آمد (و خود را هدف آن قرار داد). او پیوسته با بدنش امام حسین (علیه‌السّلام) را از تیر‌های دشمن حفظ می‌کرد. (تا پایان نماز آنقدر تیر بر بدن او خورد) تا اینکه بر زمین افتاد

 

🕌زیبا ترین جانثاری : حائل قرار دادن دستها ، 
توسط عبدالله ابن حسن (علیه السلام) 
و دفاع از عمو 

عصر روز عاشورا امام تنها در میدان در جنگ بود که زخمه‌ای فراوان بر داشته از اسب بروی زمین افتاده لشگر نفاق او را دوره کرده آمد هر که هر چه دستشان بود می‌زدند در این هنگام عبدالله یازده ساله خودش را از دستان عمه رها کرد و به عمو رساند لحظه ای که رسید ملعونی قصد داشت با شمشیر به امام جسارت کند که عبدالله با دست مانع رسیدن شمشیر به امام شد و دستش به پوست بند و آویزان شد 

🕌زیبا ترین سخنرانی :
 سخنرانی امام سجاد (علیه السلام) 
و حضرت زینب (سلام الله علیها) در کاخ ظلم 

امام سجاد اسیر دست یزید است و اختیار جان او در دست یزید است و یزید هم با فخر فروشی میخواهد پیروزیش را کامل کند لذا 

 «یزید به علی بن حسین (علیه‌السلام) دستور داد به منبر رفته، و خطبه‌ای ایراد کند و از کار پدرش معذرت بخواهد
 امام سجاد (علیه‌السلام) در مجلس یزید، بالای منبر رفته و خطبه‌ای ایراد کرد که، چشم‌ها را گریان، و قلب‌ها را هراسان نمود. بعد از خطبه امام، یزید جلو ایستاد و نماز ظهر را خوانده سپس دستور داد تا منزلی را برای امام سجاد (علیه‌السّلام) و اهل بیت آماده کرده، آنان را در آن جای دهند.


🕌زیبا ترین تصمیم یک زن 
تصمیم ماندن زن زهیر بن قین در مقابل خواسته همسرش برای جدا شدن و همراه نشدن با امام ولی او گفت زهیر این من بودم که ترا تشویق 
گفت من هم میمانم 
🕌زیباترین پاسخ از مادر وهب 
وقتی سر عبدالله از تن جدا شده بود و به طرف ام وهب پرتاب کردن همسر ان را برگرداند و گفت هدیه داده شده را پس نمیگیرم 
🕌زیباترین رقابت زمانی که بین اصحاب و بنی هاشم در رفتن به میدان در شب عاشورا 

🕌و از همه زیبایی ها زیباتر جمله ی 
 « ما رأیتُ الا جمیلاً » 
که  حضرت زینب (سلام الله علیها) حیدر وار بیان کرد.

 وقتی که یزید با کنایه از ایشان پرسید:
خب , چه دیدی؟ 
و خانم جواب دادند: 
غیر از زیبایی چیزی ندیدم

🕌زیباترین دغدغه 
در اوج گرسنگی و خسته گی و زخم های تازیانه و رد طناب روی دست و گردن و شنیدن طعنه و توهین دغدغه زنان در اسارت می‌شود حجاب 
🕌زیبا ترین ایثار 
در تمام مسیر اسارت غذای زن و بچه ها در قافله اسارت تکه نانی بود که جواب گو نبود زنان گاهی سهم خودشان را به بچه ها میدادند 
🕌زیبا ترین نماز شب 
زینب کبری روز عاشورا از صبح تا شب مرتب پا به پای امام در میدان دویدن بود بعد از امام هم برای پناه دادن کودکان خیلی دویده بود شب برای نماز شب توان نداشت لذا نشسته نماز خواند 
🕌زیبا ترین التماس ها 
روز عاشورا تمام یاران و بنی هاشم برای رفتن به میدان التماس با ریختن اشک در برابر امام داشتن

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۵/۰۶
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی