زبان حالی با دلنوشته ای
بسم الله الرحمن الرحیم
🌿حقیقت عالم
🔶من از توهّم میترسم؛ از توهّمِ این که در راه مستقیم گام میزنم، از توهّمِ این که از عشق تو لبریزم، از توهّم این که دارم به تو نزدیک میشوم، از توهّم این که برایم اهمیت داری و ... .
🔶این توهّمها کار شیطان است، شک ندارم و دلخوشکُنَکهایی هستند که کارشان بر باد دادن عمر است.
🔶اگر زودتر از دام این توهّمها رها نشوم، مرگ نقطۀ فرو ریختن بنای توهماتم خواهد شد.
🔶من از مرگ میترسم چون بناست واقعیتم را نشانم دهد. میخواهم پیش از مرگ از زندان توهّم خلاص شوم.
🔶آقا! بگو چه کار کنم تا مرا از این زندان نجات دهی؟
💔امان بیچارهها
🍂مرا ببخش که دور از تو بودم و در میان تهاجم وسوسههای شیطان احساس امنیت میکردم.
🍂مرا ببخش که بدون تضرع در پیشگاه تو خودم را در مقابل دشمن قسم خوردهام قوی میدیدم.
🍂مرا ببخش که خودم را بیچارۀ نگاه تو ندیدم و میان خودم تا پرتگاه گمراهی فرسنگها فاصله میدیدم.
🍂مرا ببخش که خودم را بدون تو بزرگ دیدم و شیطان را ندیدم و در حالی که غرق وسوسههای او بودم، خودم را بندۀ مقرب درگاه الهی میدیدم.
🍂تو امان هر کسی هستی که به دنبال امنیت میگردد؛ ولی من به قدری خودشیفته بودم که نیازی به امان تو نمیدیدم.
🍂حالا دیگر دیوارهای قلعۀ خیالی امنیت در مقابل نگاهم فرو ریختهاند و به تو پناه آوردهام.
🍂مرا دریاب که سر تا پای وجودم وحشت است و خالی از امنیت.
🥀امام غریب
🍁فردا جمعه است. جمعه روز انتظار است. فردا تعطیل است. ما هیچ کاری جز انتظار نداریم؛ اما فردا انتظار هم مثل کارهای دیگر ما تعطیل است.
🍁پس کی باید حس انتظار بگیریم؟! نکند جمعۀ فردا را مثل جمعههای دیگر بگذرانیم! ما کی بناست از شرمندگی تو بیرون بیاییم؟!
🍁اگر منتظر نبودن ما آمدن تو را به تأخیر بیندازد، چه جوابی داریم برای خدا؟!
🍁چقدر فکر کردن به این جواب، طعم خوشیها را در کاممان تلخ میکند!
🍁 از ما بگذر برای این همه منتظر نبودن! ما را ببخش برای این همه عاشق نبودن!
❤️عشق دیدار امام زمان❤️
◀️مىگوییم مىخواهیم امام را ببینیم و این یک عشق است، ولى باز نشده و شکل نگرفته.
◀️عاشق مىخواهد راحت معشوق را فراهم کند، نه راحت خودش را، چون راحت خودش، همان راحت محدود و مانده و فانى است.
◀️پس باید تو کارهایى که به عهدۀ امام است، عهدهدار باشى.
◀️مالک، على را نمىگرفت که بِایست تا اندامت را ببینیم.بلکه مىرفت تا رنج على را کم کند و سنگینى على را بردارد، حتى اگر فرسنگها از او دور شود و سالها او را نبیند، که آنها در جدایىشان باهمند و جمعند، ولى دیگران در جمعشان هم از على جدایند.
◀️عشقى که شکل بگیرد، حرکت مىشود. شورِ دیدنى که شکل بگیرد، کوشیدن مىشود.
◀️ شاید امروز اگر بشنوى که امام در صد کیلومترى است آرام نگیرى و بدوى، ولى هنگامى که پخته شدى اگر هم بدانى امام در بیست مترى تو است جرأت رفتن ندارى، که مبادا وجود تو، حضور تو، نگاه تو، حرکت دست و پاى تو، بى حساب باشد و رنج امام.
◀️اینجاست که عشقت چندین برابر شده، ولى راه افتاده و شکل گرفته و مصرف شده و دست و پا و فکر و خیال و زبان و کلام تو را کنترل کرده است و به تو ظرفیت داده، که بار بکشى، نه اینکه خودت بار باشى. تو براى آنهایى، نه بر آنها.
◀️ که گفتهاند: «کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا » ؛ زینتى براى ما باشید، نه ننگى بر ما.
📚 تو می آیی ص۸۷
✍️استاد صفایی حائری (ره)