سید مرتضی 101
بسم الله الرحمن الرحیم
شهید آوینی: «شهر زمینی خرمشهر در دست دشمن افتاد؛ اما شهر آسمانی همچنان در تسخیر شهدا باقی ماند. از باطن این ویرانی ها معارجی به رفیعترین آسمان ها وجود داشت که جز به چشم شهدا نمیآمد. خرمشهر مظهر همه تجاوز دشمن و مظهر همه استقامت ما بود و جنگ برپا شد تا مردترین مردان در حسرت قافله کربلایی عشق نمانند.»
شهید آوینی: «ویرانههای شهر را قفسی درهمشکسته بدان که راه به آزادی پرندگانِ روح گشوده است تا بال در فضای شهر آسمانی خرمشهر باز کنند.»
شهید آوینی: «در پسِ این ویرانی ها معارجی به سال 61 هجری قمری وجود داشت و بر فراز آن، امام عشق، حسین بن علی (ع) آغوش تشریف برگشوده بود. هزاران سال بر عمر زمین گذشته بود و همواره جسم زمین فرسایش یافته بود تا روح آن آباد شود. «کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ، وَ یَبْقى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرام»
شهید آوینی: «خرمشهر به تسخیر دشمن درآمد و ناگاه از زمان و مکان بیرون افتاد و به آرزویی دور مبدل شد و با این طعم تلخ غربت و مظلومیت، لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَد تفسیر شد. رنج، آوردگاهی است که جوهر وجود انسان را از غیر او جدا میکند.»
شهید آوینی: «خرمشهر دروازهای در زمین دارد و دروازهای دیگر در آسمان. آن روزها زمین و آسمان به هم پیوسته بود و مردترین مردان از همین خاک بال در آسمان ها میگشودند. زمین عرصهظهور یک حقیقت آسمانی است و جنگ بر پا شده بود تا آن حقیقت ظهور یابد.»
شهید آوینی: «عصر حکومت جباران به پایان رسیده است و تاریخ به غایت الهی خویش نزدیک و نزدیکتر میشود. خداوند جنود خود را از این سوی و آن سوی، از شهرهای دور و دهکده های دورتر، جمع می آورد و با دستِ آنان به ارتش کفر یورش میبرد.»
شهید آوینی: «زمین را دود و آتش فرا گرفته است. صدای مظلومیت بشر زیر چکمه های بیداد در گلو خفه شده است. یزیدیان، زمین خدا را دوزخ ستم کرده اند، ولی نمی دانند که خورشید برای همیشه پشت ابرها نمی ماند.
♦️مستضعفان جهان به همراه تلاش هر چند اندک خویش، چشم امید به مصلح بزرگ جهانی دارند که از سراپرده غیبت بیرون آید و جهان را از داد سرشار سازد.»