دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

نقش من در جهان هستی

جمعه, ۸ مهر ۱۴۰۱، ۱۱:۱۹ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
مردی در راه بازگشت
به خانه بود که
در خیابان معلمی را دید که با عشق و علاقه و سختی تلاش میکند که کودکی را اموزش دهد
نزدیک رفت و پرسید
چرا زحمت میکشی تلاش میکنی و اموزش میدهی و این کودک قدر نمیداند
معلم  نگاهی به کودک انداخت  و گفت
از نظر من کودک به اندازه ای نرسیده تا قدر بداند
اما من اندازه ای هستم که قدر اموزش دادن را باید بدانم

 
اگر من کمکش نکنم یا کمکش کنم بعدها خواهد من کوتاهی کرده ام یا نکرده ام
مرد گفت
کودک اموزش ندیده  در همه جا وجود دارد
آیا تو میتوانی همه آنها را اموزش دهی
آیا تو میتوانی جهان را تغییر دهی
معلم نگاهی به
کودک کرد و گفت
کاری که من برای این کودک میکنم،تمام جهانش را تغییر میدهد...
توانم همین قدر است در قبال توانم باید پاسخگو باشم
انکه میخواهد بپسندد خداست

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۷/۰۸
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی