دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

حکایت در محضر امیر بودن

دوشنبه, ۲۸ شهریور ۱۴۰۱، ۰۶:۱۵ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
بایزید بسطامی را پرسیدند :

اگر در روز رستاخیز

خداوند بگوید چه آورده ای

چه خواهی گفت؟

بایزید فرمود :

وقتی فقیری بر کریمی وارد میشود

به او نمیگویند چه آورده ای

بلکه میگویند چه میخواهی ؟!

زندگى یک پاداش است ؛ نه یک مکافات

فرصتى است کوتاه تا ببالى ؛ بیابى

بدانى , بیندیشى , بفهمى , وزیبا بنگرى

ودر نهایت در خاطره ها بمانی ...
باید بدانم که من فقیر درگاه امیر هستم خالق من امیر من است

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۶/۲۸
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی