دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

با حاج قاسم سلیمانی 567

جمعه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۳۹ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
 خاطره ای از #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی :

✨ در حاشیه " خور عبدالله " مشغول صرف شام بودیم . حاج قاسم به اتفاق برادر فارسی تشریف آوردند .‌ از قرارگاه خبر آوردند نیروها را برای عملیات فردا تجهیز کنیم ؛ دشمن قصد دارد منطقه را بمباران شیمیایی کند .

✨ حاج قاسم تذکرات لازم را دادند . به بچه ها گفتند حالا برای نزول باران ، دعا و توسل برگزار کنید ، فردا هوا بارانی شود و هواپیماهای دشمن نتوانند پرواز کنند . ساعتی بعد صدای مناجات بچه ها خط را نورانی کرد .

✨ هنوز دعا به پایان نرسیده بود که قطره‌ های شفاف باران را بر چهره های خود حس می‌کردیم . حاج قاسم در حالی که شبنمِ مژه هایش با نم نم باران در هم آمیخته بود با خود می گفت : خدایا این دعای کدام بسیجی عارف بود که مستجاب شد ؟!

📚 منبع : کتاب اقتدا به عاشوراییان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۶/۱۸
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی