دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

فقط از خدا

پنجشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۵:۵۶ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
دختر یتیمى با مادر پیر خود زندگى مى کرد، پسر داییش از وى خواستگارى کرد، مادر و دختر موافقت نمودند، بعد از اینکه عروس خانواده ى دایی شد، دختران و زن دایی خسران شدند و انواع ظلم را بر او روا مى داشتند، دخترک هر بارى که خانه نزد مادر مى آمد شکایت مى کرد و زار زار مى گریست مادر پیر او را به صبر توصیه مى کرد و همرایش زار زار مى گریست، تنها همدردى که با یگانه دخترش مى توانست بکند. مدت طویلى گذشت، تا اینکه مادر پیر در بستر بیمارى مرگ قرار گرفت، دخترک بالاى سرش مى گریست که من شکوه و شکایت و درد دل خود را به چه کسى بگویم!؟
مادرش وصیتى برایش کرد اینکه، هر وقت دلش تنگ شد به خانه ى او آمده وضو کند و دو رکعت نماز بخواند و تمام درد هاى خود را به الله قصه کند، دختر عهد کرد که چنین مى کند، مادر از دنیا رفت و دختر هر وقتى که دنیا برایش تنگ مى شد مى رفت در خانه مادرش و وضو نموده دو رکعت نماز مى خواند، بعد از مدتى خسران او متوجه شدند، که دختر غمگین مى رود و خوشحال و سرحال بر مى گردد، به شوهرش گفتند؛ زن تو کدام دوست پنهانى دارد در خانه ى مادرش با او ملاقات مى کند... شوهر رفت و در پشت کلکینکى پنهان شد و منتظر آمدن زن نشست، دید زنش آمد دروازه را قفل کرد، رفت وضو کرد و نماز خواند و نشست در جاى نماز و دستان خود را بالا کرد و با گریه، مى گفت؛ الهى! من ناتوانى خود را در مقابل خسرانم بتو شکایت مى کنم، اگر تو به همین وضع از من خوش هستى، من قبول دارم و لیکن اگر تو هم از من ناراضى باشى، چه کسى از من راضى باشد، شوهرم را هدایت کن، او آدم خوبى هست، ولى زیر تأثیر خواهران و مادر قرار دارد...
شوهر داشت در پشت کلکین مى گریست، درب اتاق را تک تک زد، زن درب را باز کرد، شوهر او را در آغوش گرفت و پیشانیش را بوسید و معذرت خواهى نمود و برد خانه همه را خواست و مشکل را حل ساخت همگى به اشتباه خود پى بردند و از او معذرت خواستند و قول دادند که دیگر حتى نگویند که بالاى چشمش آبرو هست. دخترک در خواب دید، کسى برایش مى گوید: مدت ده سال به مادرت شکایت کردى، مشکل افزوده شد، یکماه به الله سبحانه و تعالى شکایت کردى تمام مشکلاتت حل شد، همیشه شکایاتت را به الله متعال بکن...
آرى خواهرم و برادر عزیزم، شرم هست که ما شکایتى که به خالق کنیم آنرا نزد مخلوق ببریم. اللهم انى اشکو بثى و حزنى إلیک.  .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۶/۰۳
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی