دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

زیباست قدری با حوصله

پنجشنبه, ۲۰ مرداد ۱۴۰۱، ۱۲:۴۶ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
روزگاری "مردی فاضل" زندگی می‌کرد.
او هشت‌سال تمام مشتاق بود "راه خداوند" را بیابد؛ او هر روز از دیگران جدا می‌شد و "دعا" می‌کرد تا روزی با یکی از اولیای خدا و یا مرشدی آشنا شود.
یک روز هم‌چنان که دعا می‌کرد، "ندایی" به او گفت به‌جایی برود.
در آن‌ جا مردی را خواهد دید که راه "حقیقت و خداوند" را نشانش ‌خواهد داد.
مرد وقتی این ندا را شنید، بی‌اندازه "مسرور شد" و به ‌جایی که به او گفته شده بود، رفت.
در آن ‌جا با دیدن مردی "ساده، متواضع و فقیر" با لباس‌‌های مندرس و پاهایی خاک‌ آلود، "متعجب" شد.
مرد آن اطراف را کاملاً نگاه کرد اما کس دیگری را ندید.
بنابراین به مرد فقیر رو کرد و گفت:

"روز شما به ‌خیر"

مرد فقیر به ‌آرامی پاسخ داد:
"هیچ‌وقت روز شری نداشته‌ام."

پس مرد فاضل گفت:
"خداوند تو را خوشبخت کند."

مرد فقیر پاسخ داد:
"هیچ‌گاه بدبخت نبوده‌ام."

تعجب مرد فاضل بیش‌‌تر شد:
"همیشه خوشحال باشید."

مرد فقیر پاسخ داد:
"هیچ‌گاه غمگین نبوده‌ام."

مرد فاضل گفت: "هیچ سر درنمی‌آورم."
خواهش می‌کنم بیش‌تر به من توضیح دهید."

مرد فقیر گفت:
" با خوشحالی این‌کار را می‌کنم.
تو روز خیر را برایم آرزو کردی! درحالی‌که من هرگز "روز شری" نداشته‌ام، زیرا در همه‌حال، خدا را "ستایش" می‌کنم.

اگر باران ببارد یا برف، اگر هوا خوب باشد یا بد، من هم‌چنان خدا را "می‌پرستم."
 
اگر تحقیر شوم و هیچ انسانی دوستم نباشد، باز خدا را ستایش می‌کنم و از او "یاری" می‌خواهم بنابراین هیچ‌گاه روز شری نداشته‌ام.

تو برایم خوشبختی آرزو کردی در حالی‌که من هیچ‌وقت بدبخت نبوده‌ام زیرا همیشه به درگاه خداوند "متوسل" بوده‌ام و می‌دانم هرگاه که خدا چیزی بر من نازل کند، آن بهترین است و با خوشحالی هر آن‌چه را برایم پیش‌بیاید، می‌پذیرم.
"سلامت یا بیماری، سعادت یا دشمنی، خوشی یا غم، همه‌ هدیه‌هایی از سوی خداوند هستند."

* تو برایم خوشحالی آرزو کردی، در حالی‌که من هیچ‌گاه غمگین نبوده‌ام زیرا "عمیق‌ترین آرزوی قلبی من،" زندگی‌کردن بنا بر "خواست و اراده‌ی خداوند" است.
هر گاه دوستانم ترکم میکنند میدانم زمتن خلوت کردن با خداست
هرگاه لطفی از کسی سمت من میاید میدانم که او مامور خداست
هرگاه بیماری سراغم میاید میدانم وقت دعا و دقت است تا به خدا نزدیکتر شوم
هرگاه به سرور و خوشحالی میرسم میدانم نباید خدا را فراموش کنم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۵/۲۰
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی