دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

شهید برونسی

چهارشنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۱، ۰۴:۵۷ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

💠 نان دل‌چسب!!

🔹 خیلی این در و آن در زد
تا توی یک مغازه‌ ماست‌بندی
کار پیدا کرد.
بیست روز نشد که گفت:
«نمی‌رم.»

ناراحت شدم.
گفت:
«خانم! تو راضی هستی جایی کار کنم
که توی شیر آب می‌بندند،
می‌دهند دست مردم؟»

چند روزی بی‌کار شد.
دنبال کار می‌گشت.

یک‌روز آمد خانه.
خوشحال بود.
کار پیدا کرده بود
توی یک سبزی‌فروشی.

آنجا هم بند نشد.
گفت:
«جایی نمی‌رم که سبزی‌ها رو آب‌زده می‌دهند دست مردم.»

🔸صبح بیل و کلنگ برداشت.
گفت:
«می‌رم سر گذر.
بنایی بهتره.
این نون خوردن داره.
به دل آدم می‌چسبه.»

📚 منبع: کتاب نیمه‌ی پنهان ماه، ج۱۶( #برونسی به روایت همسر شهید)، ص۱۴

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۵/۱۲
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی