دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

عید غدیر در اسارت

يكشنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۱، ۰۲:۱۵ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

هدیه_در_اسارت!

🌷بعد از اسارتم توسط عراقی‌ها به «زندان الرشید» منتقل شدم، آن‌جا محیط بسته‌ای بود که ۹ ماه تا یک سال امکان دیدن آفتاب را نداشتیم، بالاخره به علت اعتصاب غذای مکرر به ما اجازه داده شد، یک روز در میان، ۱۵ دقیقه در حیاطِ زندان، قدم بزنیم. در دوران اسارت، تاریخ‌ها را در ذهن داشتیم و می‌دانستیم از نظر تاریخی در چه مناسبت‌هایی هستیم.‌ شب عید غدیر، دو نفر از هم‌سلولی‌هایم به نام‌های محمد سهرابی، خبرنگار صدا و سیما و رستم ترکاشوند، که هر دو اهل کرمانشاه بودند، درباره خاطرات‌شان از برگزاری مراسم عید غدیر در کرمانشاه صحبت می‌کردند.

🌷سهرابی می‌گفت: «در شهر کرمانشاه، شب عید غدیر، سینی‌های پر از باقلوا یزدی به شکل مکعب برای پذیرایی چیده می‌شود.» با شنیدن این خاطرات، یاد ایران، خانواده و شیرینی باقلوا یزدی افتادم. ....فردا صبح با صدای در اصلیِ زندان، که صدای مهیبی داشت، از خواب بیدار شدیم، در اصلی معمولاً، هفت‌و‌نیم، هشت باز می‌شد. ولی آن روز ساعت ۶:۳۰، یک ساعت زودتر باز شد؛ متوجه شدیم خبری شده! معمولأ بازرسی از سلول‌ها و جابه‌جایی زندانیان بود یا اعدام زندانیان انقلابی عراق در راه بود؛ در همین افکار بودیم که ناگهان در سلول ما باز شد. جلوی در سلول، مسئول ضداطلاعات، ستوان‌یکم صلاح بود. ما از او می‌ترسیدیم، زیرا....

🌷زیرا ما در روی کاغذهای سیگار قرآن می‌نوشتیم و گمان کردیم باز هم می‌خواهد وسایل‌مان را بگردد، نوشته‌ها و خودکارمان را بگیرد. اما او لبخندی به ما زد و گفت: «دیشب در منزل مادرم در کاظمیه بودم، به مادرم گفتم چند نفر ایرانی در زندان زیردست من هستند. مادرم تا این را شنید، به من گفت امشب عید غدیر است، ما و آن ایرانی‌ها شیعه هستیم. باید فردا این هدیه را که می‌دهم، برای آن‌ها ببری. من هرچه به مادرم گفتم نمی‌توانم این کار را انجام بدهم و ممنوع است، مادرم قبول نکرد و گفت، اگر می‌خواهی شیرم را حلالت کنم باید این کار را بکنی.» بعد هدیه مادرش را به ما داد و دیدیم یک جعبه باقلوا یزدی بود!!

راوی: آزاده سرافراز سردار علی‌اصغر گرجی‌زاده
📚 کتاب "زندان الرشید"

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۴/۲۶
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی