دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

سخن زیبا 559 +1

سه شنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۱، ۱۰:۵۶ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

روزی شخص بزرگی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد.

🧙‍♀ زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد و بیراه گفتن کرد. بعد از مدتی که خوب فحش داد، آن شخص کلاهش را از سر برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت: من فلان شخص هستم.

🧙‍♀زن که بسیار شرمگین شده بود، عذرخواهی کرد و گفت: چرا خودتان را زودتر معرفی نکردید؟

🎩 آن شخص در جواب گفت: شما سخت مشغول معرفی خود بودید و من هم صبر کردم تا توضیحات شما تمام شود بعد من خودم را معرفی کنم !!

👌وسعت دنیای هر کسی به اندازه
تفکر اوست ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۴/۲۱
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی