دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

با حاج قاسم سلیمانی 544

سه شنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۱، ۰۲:۱۸ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

حاج قاسم مثل ابر بهاری گریه می‌کرد/ او خستگی را خسته می‌کرد

✍️سردار چهارباغی از مسئولان و فرماندهان وقت توپخانه سپاه در محور مقاومت:روحیه شهادت‌طلبی ایشان این اواخر دیگر مثل میوه‌ای که می‌رسد دیگر رسیده بود. خودش علاقه داشت به دوستان شهیدش بپیوندد؛ ‌نه از این‌که خسته شده باشد، نه! اصلاً حاج قاسم خستگی را خسته می‌کرد، خیلی تلاش می‌کرد، امروز این‌جا، فردا آن‌جا، همه‌جا می‌رفت تا بتواند فرمان‌های حضرت آقا را روی زمین پیاده کند. اما منتهی‌الیه آرزوی حاج قاسم شهادت بود و دوست داشت به آن برسد. خیلی از دوستانش هم شهید شده بودند که در فراغ آن‌ها بعضی مواقع ما می‌دیدیم می‌نشست گریه می‌کرد.

حاج احمد کاظمی را خیلی دوست داشت، من یک شب رفتم گلزار شهدای اصفهان عادتم بود هر وقت می‌رفتم آن‌جا یک فاتحه‌ای برای شهید حسین خرازی و شهید احمد کاظمی و شهید قاضی که در کنار هم هستند می‌خواندم، دیدم یک نفر روی قبر احمد افتاده است بشدت با صدای بلند گریه می‌کند، هیچ کس هم نیست، من نشستم  آن‌جا، یکدفعه بلند شد برود، دیدم حاج قاسم است، مثل ابر بهاری برای شهید کاظمی گریه می‌کرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۴/۲۱
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی