شهید دستواره 1
بسم الله الرحمن الرحیم
۱۳تیر ۶۵-سالروز شهادت محمدرضادستواره(جانشین لشکر27محمدرسولالله-ص)
سردار شهید محمدرضا دستواره :
▫️ من نتوانستم آنطوری که میخواستم به اسلام خدمت کنم از امام پیروی کنید و به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خدمت نمائید، من به سپاهی بودن به چشم شغل نگاه نمیکنم.
سپاهی بودن را تلکیف و افتخار میدانم و معتقدم تا وقتی زندهام، باید راه "حاج احمد متوسلیان" را ادامه دهم.
سپاهی بودن برای من به معنای ادامه راهی است که "حاجاحمد" نشانم داد.
مهمترین فعل و بالاترین عبادت در راه رضای خدا همانا جهاد فی سبیلالله است، چرا که در جهاد فی سبیلالله ما خالصانهترین اعمال را میبینیم. .
همه چیز را از حاج_احمد یاد گرفتم!
🌷شهید دستواره، از ارادت و دلدادگی خود نسبت به احمد متوسلیان میگوید:
🌴سید محمدرضا دستواره هستم و طبق اطلاعات شناسنامه ای، سال 1338 در محلۀ علیآباد تهران یا همان "گود" به دنیا آمدم. تا اخذ دیپلم متوسطه ادامه تحصیل دادم و بعد هم وارد مبارزات_سیاسی شدم. روز چهارم آبان 1357 در حال توزیع اعلامیه های امام توسط مأمورین ساواک بازداشت شدم و بعد از چند ساعت بازداشت، آزادم کردند.
🌻بعد از پیروزی انقلاب در 12 آبان سال 58 وارد سپاه شدم و از دی ماه همان سال به مناطق_آشوب_زده غرب کشور اعزام شدم که این مقطع، نقطه عطف زندگی من است. چون در این مأموریت با حاج_احمد متوسلیان آشنا شدم.
🌸 همان طور که بارها و در همه جا گفته ام، من از یک محیط فاسد بلند شده ام. اگر انقلاب نبود، سرنوشت من معلوم نبود چه می شد. حتی وقتی توی سپاه آمدم، باز سرنوشت من معلوم نبود، چون امکان داشت آدمی بشوم که سپاهیگری را به عنوان یک شغل انتخاب کرده باشم و یک اسلحه روی دوش خود بیندازم و پُست بدهم و سر برج بروم و حقوقام را بگیرم.
🍀من نمی خواهم از حاج احمد بُت بسازم؛ اما آدمی به اسم حاج احمد بر سر راه من قرار گرفت و وسیله ای شد تا من این جوری که الآن هستم بشوم و نخواهم به سپاهیگری به چشم یک شغل نگاه کنم. حاج احمد استاد من است. او مرا بار آورده! همه چیز را او به من آموخته. این حرف شعار نیست. وااله حرف قلب من است، ولو این که پایبندی به این مطلب،به اخراج من از سپاه منجر شود!