دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

شهید چیت سازان 2

جمعه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۰۶ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

زمستان بود و دم غروب کنار جاده یک زن و یک مرد با یک بچه ایستاده بودن وسط راه،
من و علی هم از منطقه بر می‌گشتیم.
تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون
پرسید:ڪجا  میرین؟
مرد گفت:ڪرمانشاه
علی گفت:رانندگی بلدی؟

گفت بله
علی رو کرد به من گفت:
سعید بریم عقب
مرد با زن و بچه اش رفتن جلو و ما هم عقب تویوتا ... عقب خیلی سرد بود
گفتم:آخه این آدم رو میشناسی
گه این جوری بهش اعتماد ڪردی؟
اون هم مثل من میلرزید، لبخندی زد و ...
گفت: آره!
اینا همون کوخ نشینایی هستن ڪه امام فرمود به تمام کاخ نشین‌ها شرف دارن.
تمام سختی‌های ما توی جبهه بخاطر ایناس....

سردار شهید علی چیت سازیان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۳/۲۷
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی