دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

اخلاقی 15

جمعه, ۶ خرداد ۱۴۰۱، ۰۵:۱۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

  بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

🔹حضرت عیسی بن مریم علیه السلام با جمعی در جائی نشسته بود.

🔸مردی هیزم شکن از آن راه با خوشحالی و خوردن نان می گذشت.

🔹حضرت عیسی علیه السلام به اطرافیان خود فرمود:

🔹شما تعجب ندارید از این که این مرد بیش از یک ساعت زنده نیست.

🔸ولی آخر همان روز آن مرد را دیدند که با بسته ای هیزم می آید تعجب کردند و از حضرت علت نمردن او را پرسیدند.

🔹او بعد از احوالپرسی از مرد هیزم شکن، فرمود:

🔹هیزمت را باز کن، وقتی که باز کرد مار سیاهی را در لای هیزم او دید، حضرت علیه السلام فرمود:
🔹این مار باید این مرد را بکشد ولی تو چه کردی که از این خطر عظیم نجات یافتی؟

🔸گفت: نان می خوردم، فقیری از مقابل من گذشت، قدری به او دادم و او درباره من دعا کرد.

🔹حضرت عیسی علیه السلام فرمود:

در اثر همان دستگیری از مستمند خداوند این بلای ناگهانی را از تو برداشت و پنجاه سال دیگر زنده خواهی بود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۳/۰۶
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی