دلنوشته 55
﷽
📌 اشک ما برای تیر و آهن نیست
✍️ عمریست دلهای عاشقان غبطه میخورد به کبوترهای بقیع. اشکهایمان در غم این غربت سرگردانند که تنها راه درد و دل هم همین اشکهاست. تربت غریبی که زائری جز آخرین فرزند فاطمه ندارد...
کاش میشد با روشنی اشکهایمان، چراغی باشیم بر مزارتان.
کاش میشد این غم تنهایی را به تاریخ سپرد و جهالت را ریشهکن کرد.
کاش میشد اندکی از این همه غربت ائمه کم کرد
کاش میشد در صحن و سرایتان نماز جماعت خواند
کاش میشد بین حرم شما و حرم رسول الله ص بین الحرمی برای اعتکاف انتخاب کرد ...
آنهایی که با بیحرمتی به ریشهٔ بارگاهتان تیشه زدند، ندانستند که خودشان را از بین بردهاند... اما، این همه اندوه و اشکهای ما برای تیر و آهن نیست، اشکهای ما دربرابر فرصتهای خداست برای رشد بشر که یک به یک از بین میروند و صد افسوس از نادانی بشر...
◾️ با بشارتی که خدا میدهد تا ابد نمیتوان جلوی حقیقت ایستاد، بالاخره میرسد روزی که جواب این هتک حرمت را میدهیم. این راه هنوز ادامه دارد..