دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

نادر طالبزاده

دوشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۱۱:۴۰ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
شهیدطالب زاده.:::: بزرگترین درسی که گرفتم درمحضرامام بودیم.خبرنگارCBS یواش پرسید سوال خوبی نداری ازامام بپرسم؟ من ۲۶سالم بوداز مجموع سوالات خبرنگاران احساس کردم مقدمه یک کودتا درراه است. برای آنکه حساب دستشان بیایدگفتم ازامام سوال کن :آیااگرلازم شدحکم جهادمی دهید؟خبرنگارگفت بنویس. نوشتم.دستش رابالاکردوپرسید.امام فرمودند::بله اگرلازم دیدم حکم جهادمی دهم!!!!!! همین جمله شدتیتریک روزنامه ها.!!!!!آنجادرس بزرگی درعرصه رسانه یادگرفتم وآن هم این بود""""که هرکسی می تواندبه جمهوری اسلامی کمک کند""" .     طالب زاده فرزندسرتیپ شاه بود.پسری زیبا باموهایی طلایی وچشمانی رنگی. غرق دررفاه.درآمریکازندگی
می کردودرس می خواند. یک قاضی حکم مصادره منزل واموال پدرش رامی دهد.درحالیکه پدرش سه سال تحت نظراطلاعات ارتش ودرنوعی حبس نانوشته به سرمی برد. یک شبه همه داراییشان رامی گیرند.۲۳سال بعدقاضی می آیدومیگویددردادن حکم عجله کردم. قاعدتا طالب زاده بایدهمانجا می رفت سراغ فرح.وبا کمک تواناییهای ذاتی اش می شدبلندگوی سلطنت طلبها .اما او به ایران می آید.خطای قضایی راپای نظام نمی نویسد. شروع به کاررسانه ای می کند. پسرتیمسارشاه آمریکادرس خوانده راتحویل نمی گرفتند. زیرنگاههای نامهربانانه کمرهمت می بنددبه خدمت به نظام. هم جبهه می رودو تیروترکش می خوردو هم شروع به مستندسازی جنگ می کند. بوسنی، سوریه،عراق، مزارشریف وکابل، لبنان و.......هرجاکه صدای مقاومت وسفیرگلوله باطل بلندمی شودطالب زاده آنجاست. بعد""افق""راراه می اندازد. یارآوینی می شود. همایشهایی از عناصر معتقدتا معاندبرگزارمی کندوحقیقت امام؛انقلاب، فلسطین، ارزشها ومقاومت راتبیین می کند. این کاردرکنار فیلمبرداریها، مستندسازیها، تقویت فکری جریان ضدلیبرالی وآمریکایی خیلی جواب می دهد. درایران محدودش می کنند. وزارت خارجه همکاری نمی کند. ارشادخلاف جهت جریان انقلابی او انواع تئوریسینها وجاسوسان رابه بهانه های مختلف به ایران می آورندتا سیگنال بدهند. کارطالب زاده ها ربطی به دولت ونظام ندارد. طالب زاده ها همان حاج قاسم هستندمنتهادرعرصه رسانه، هرکه بودمی برید. کم می آورد. کوتاه می آمد. سفیری می شددراروپا وراحت زندگیش رامی کرد. اما طالب زاده خودش راوقف شهدا وآرمانشان کرده بود. سران مقاومت رابه ایران می آورد. اساتیدآزادیخواه را هدایت وتغذیه فکری می کرد. حرکتهای دشمن رامی شناخت و تبیین می کرد. گاه تا سه ماه خانواده رانمی دید. بارها تهدیدشد. طعنه شنید. اماازجاده ادب وانصاف واخلاق خارج نشد. اسراییل نمی توانست تعامل طالب زاده با جوانان مقاومت راتحمل کند. اندیشکده های غرب او و تیمش راباطل السحرتوطئه هاشان می دیدند. طالب زاده جوانانی را راه انداخته ودوربین دستشان داده بودتا راه شهدا و آرمان امام میان هوچیگریهای سیاست وریخت وپاشهایشان بر سفره انقلاب. گم وکم رنگ نشود. طالب زاده خطراتی راگوشزدمی کردکه چندماه بعد صدایش درمی آمد. از دیروز بین خودم وخدای خودم می اندیشم اگر جای طالب زاده بودم اصلادرسنگرانقلاب می ایستادم؟؟؟ بخدا راحت نیست. طالب زاده ""وهب"" شهدای نظام بود. طالب زاده مردی بودکه علی ع و حقیقتش وسختی با علی ع بودن رابر سفره رنگین معاویه ترجیح داد. طالب زاده معجزه خمینی ره بود. طالب زاده وزندگیش و ولایتمداریش حجت شدبربسیاری که با کوچکترین چشیدن طعم عدالت دینداری راتاب نیاوردند. خدایا اگرقراراست بصیرتی به دوستان شهدابدهی. اگرقراراست همتی ومعرفتی و دشمن شناسی به سربازان ‌ولایت بدهی ازجنس بصیرت طالب زاده بده، طالب زاده رانشناختیم. نخواستندکه بشناسیم.!!! وقتی دانشجویان پشت تریبون ومقابل رهبرانقلاب مطالبه گری می کردند. طالب زاده اشک ریخت وگفت:::نه. نه. این رسمش نیست!! این طریق سخن گفتن با ولی امرنیست. درست است رهبرکوه صبراست. دریای تحمل است. اقیانوس مهربانی است. مهربانترین پدراست برای همه. امااز این گونه حرف زدنها می ترسم. !!!!!طالب زاده مرزمعرفت و آزادی رامی شناخت. مرزادب وانقلابی گری رامی شناخت. آخرین دغدغه اش ظهورنئوفرقانیهایی است که از قضا بچه هایی معتقدو دغدغه مندانقلابند. اما گاه مخرج مشترکشان با معاندان یکی می شود. حرف حق راتلخ وتندو به سبک گودرزی می زنند. می خواهندبه چیدمان روی میز نقدکنند.اما دچارافراط وهیجان سطحی وقشری وبی راهکار.میزنندزیرمیز.!!! البته سعه صدررهبرعظیم الشان. کلاسی که برای مسئولین گذاشتندتا یاددهندچقدربایدآستانه تحملشان رابالا ببرند، نقدپذیری وگوش دادن به تندترین نقدها، شجاعت درپذیرش کوتاهیها، عزت نظام که دنیا ببینندیک جوان چقدرآزادوبی دغدغه جلوی بلندمرتبه ترین رهبر جهانی ومرجع وفقیه حرف می زند. همه اینها محسنات وبرکات این دیدارهاست. اما طالب زاده می گفت نبودارتباط بین مدیرودانشجو باعث شده تا تنها تریبونی که فکرمی کنندمی توانندفریادبزننداینجاست. چرا مسئولان می ترسندبنشینندوبه این حرفها گوش کنند؟ چرا نمی رونددردانشگاهها تااینقدرحرف ومطالبه تلنبارنشود؟ چرا دانشگاه واستادبه این بچه های پاک ومستعدعمق نمی بخشندتا تنها ظاهروقشری از نقایص خاکستری نظام راببینندو اصل راه وحرکت را گم کنند؟ طالب زده تیزبین بودو زودتراز خیلیها ته بسیاری جریانات رامی دید. طالب زاده رااگر تروربیولوژیکی هم نمی کردند.به گونه ای دیگرشهیدمی شد. دلش خیلی آوینی می خواست. این آخریها زوداشکش درمی آمد. طالب زاده بایدمی رفت. دیگرطاقتش طاق شده بود. انگارفقط منتظرماه رمضان بودوقدروروزقدس. قدس یکروز طالب زاده رافریادخواهدکرد. قدس خانه معرفت ومعراج است. شهدایش رافراموش نخواهدکرد. روزیکه همه خورشیدآنجا طلوع کند............
#دست_نوشته_های_کمیل

📎خاطرات خواندنی
 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۲/۱۲
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی