برد برد ما در کجاست

بسم الله الرحمن الرحیم

امروز ثروت هر ملتی حاصل پیشرفت صنعت اوست و این در گرو اراده همت جوانان و صاحبان عقل و خرد است که با شکوفا کردن استعدادها به ان ثروت دسترسی پیدا میکنند  قدرت نظامی نیز علاوه بر کثرت عدد با صنعت ارتباط دارد. عدّت و آلت ما در جهان امروز برای کسب قدرت کافی است و هر چه از دلاوری پدران خود یاد کنیم و خود را دلیر سازیم با حریفانی چنین قوی پنجه که اکنون هستند کاری اسان است چرا که توانستن در گرو خواستن است و حق تعالی وعده عزتمندی را در گرو بکار گرفتن اراده و همت در مسیر زندگی عرتمندانه داده است

فقر دلیل مرگ ذلیلانه را نشان داده است فقط مردان بی اراده ذلیلانه فقیر میمانند و با فقر هلاک میشوند

 

اگر نمی‌خواهیم ذلیلانه نابود شویم باید در پی آن باشیم که برای خود شأن و اعتباری جز از راه قدرت مادی به دست بیاوریم، تا دیگران به ملاحظه آن ما را جماعتی ارزشمند ببینند  و جانب ما را مراعات کنند. و اگر گردش زمانه ما را به ورطه نابودی کشید، باری، آیندگان نگویند که این مردم لایق و سزاوار چنین سرنوشتی بوده‌اند.

این شأن و اعتبار را جز از راه دانش و ادب حاصل نمی‌توان کرد. ملتی که رو به انقراض می‌رود نخست به دانش و فضیلت بی‌اعتنا می‌شود. به این سبب برای مردم امروز باید دلیل و شاهد آورد تا بدانند ارزش ادب و دانش چیست. اما پدران ما این نکته را خوب می‌دانستند و تو می‌دانی که اگر ایران در کشاکش روزگار تاکنون به جا مانده و قدر و آبرویی دارد سببش جز قدر و شأن هنر و ادب آن نبوده است.و شیطان و شیطان صفتان در بی ارزش کردن شان هنر و ادب ارام نیستند

جنگ‌ها و پیروزی‌ها اثری کوتاه دارند. آثار هر پیروزی تا وقتی دوام می‌یابد که شکستی در پی آن نیامده است. اما پیروزی معنوی است که می‌تواند شکست نظامی را جبران کند. و بار معنوی است که پیروزی های در جنگ با تانک ها و توپ را رقم میزند  تاریخ گذشته ما سراسر برای این معنی مثال و دلیل است. ولی در تاریخ ملت‌های دیگر نیز شاهد و برهان بسیار می‌توان یافت. کشور فرانسه پس از شکست ناپلئون سوم در سال 1870 مقام دولت مقتدر درجه اول را از دست داده بود.انقلاب کبیر فرانسه یا همان رنسانس در واقع حرکتی بود که در حمایت از جاسوس های المانی در ارتش علیه کلیسا شروع شد و با خلع ید استبداد کلیسا استبدادی جدید حاکم شد که با قدرت هنر مندان و نویسندگان استبداد جدید شد انقلاب کبیر و انقلاب علمی و ....
و آنچه بعد از این تاریخ موجب شد که باز آن کشور مقام مهمی در جهان داشته باشد دیگر قدرت سردارانش نبود بلکه هنر نویسندگان و نقاشانش بود.

ما نیز امروز باید در پی آن باشیم که از چنین نیرویی قدرتی برای خود به دست بیاوریم.و با ان قدرت خود را حفظ کنیم چرا که گذشتگان ما در این راه آنقدر کوشیده‌اند که برای ما آبرو و احترامی بزرگ فراهم کردند. بقای ما تاکنون مدیون و مرهون کوشش آن بزرگواران است. امروز ما از آن پدران نشانی داریم. که باید ان را حفظ کنیم آنچه را ایشان بزرگ داشتند ما به مسخره و بازی نگریم که ثروت اتیه ساز ما همان پیروزی های معنوی و مادی انهاست . دیو فساد در گوش ما افسانه و افسون می‌خواند. کسانی هستند که جز در اندیشه انباشتن کیسه‌های خود نیستند. دیگران نیز از ایشان سر مشق می‌گیرند و پیروی می‌کنند. اگر وضع چنین بماند هیچ لازم نیست که حادثه‌ای عظیم ریشه وجود ما را برکند. ما خود به آغوش فنا می‌شتابیم.

اما اگر هنوز امیدی هست آن است که جوانان ما همه یکباره به فساد تن در نداده‌اند. هنوز برق آرزو در چشم ایشان می‌درخشد. آرزوی آنکه بمانند و سرافراز باشند. تا چنین شوری در دلها هست همه بدی‌ها را سهل می‌توان گرفت.و راحت حذفشان کرد آینده به دست ایشان است و من آرزو دارم که فردا تو در صف کسانی که به قدر و شأن خود پی برده‌اند، می‌دانند که اگر برای ایران آبرویی نماند خود نیز آبرو نخواهند داشت. می‌دانند که برای حفظ و نشر این شرف کوشش باید کرد و رنج باید برد.

آرزوی من این است که تو هم در این کوشش و رنج شریک باشی. مردانه بکوشی و با این دشمن درون که فساد است به جنگ برخیزی. اگر در این پیکار پیروز شدی دشمن بیرون کاری از پیش نخواهد برد. و گیرم که بر ما بتازند و کار ما را بسازند، باری اینقدر بکوشیم تا پس از ما نگویند که مشتی مردم پست و فرومایه بودند و به ماندن نمی‌ارزیدند.

زان پیش که دست و پا فرو بندد مرگ             آخر کم از آنکه دست و پایی بزنیم؟
بودند و هستند مردان و زنانی که در شرایط سخت و بحرانی در اوج غربت و محرومیت قله های افتخار را یکی پس از دیگری فتح کردند و میکنند و تاریخ ما را مزین به ارده و همت غیرتمندی خود کردند و امروز بر ماست که با همتی غیور مردانه در حفظ و نشر ان کار جهادی کنیم