محضر ایه الله بها الدینی
💠 دیدار فرماندهان با علمای قم از جمله آیتالله العظمی بهاءالدینی
🔹ملاقات هایی که با هماهنگی شهید مصطفی ردانی پور (طلبه و شاگرد آیت الله بهجت و بهاء الدینی- جانشین شهید خرازی در لشکر امام حسین-ع) انجام می شد
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
وقتی مصطفی پر کشید🕊🕊
❣️هق هق گریه میکرد؛ نفسش بالا نمیآمد. تا آن روز بچهها حاج حسین خرازی را آن طور ندیده بودند. همه میدانستند که سینة مصطفی ردانی پور مأمنی بوده برای دلتنگیهای حاج حسین.
زمانی که قلب حسین از آماج تیر هجران یاران و دوستان شهیدش فشرده میشد، تنها آغوش مصطفی میتوانست آرام بخش لحظههای سرد و سنگینش باشد. آن شب همه گریه میکردند. بچهها یاد شبهایی افتاده بودند که مصطفی برایشان دعا میخواند. هر کس یک گوشهای را گیر آورده بود، برایش زیارت عاشورا یا دعای توسل میخواند.
🔹 حاج حسین بچهها را فرستاد بروند جنازهها را بیاورند. سری اول صد و پانزده شهید آوردند. مصطفی نبود. فردا صبح بیست و پنج شهید دیگر آوردند باز هم نبود. منطقه دست عراقیها بود. چند بار دیگر هم عملیات شد اما از او خبری نشد. جنگ هم که تمام شد دوستانش رفتند دنبالش روی تپههای برهانی؛ توی همان شیار. همه جای تپه را گشتند، نبود! سه نفر همراهش را پیدا کردند اما از خودش خبری نشد. مصطفی برنگشت که نگشت.
تولد: اول فروردین 1337، اصفهان
شهادت: 15 مرداد 1362، عملیات والفجر2 حاج عمران
سمت: فرمانده قرارگاه فتح