مهمان قران 1
يكشنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۱، ۱۱:۵۴ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه 48 سوره انفال درباره ظاهر شدن شیطان در قالب انسان
و [یاد آر]، هنگامیکه شیطان، اعمالشان را در نظرشان زیبا جلوه داد و گفت: امروز هیچکس نمیتواند بر شما پیروز شود زیرا من حامی شما هستم! اما وقتی دو سپاه روبهرو شدند از حرف خود برگشت و گفت: من از شما بیزارم زیرا چیزی میبینم که شما نمیبینید! همانا من از خدا میترسم خدایی که مجازاتش سخت و طاقتفرساست!
گفتگوی شیطان با طرفدارانش که در این آیه مطرح شده، ممکن است همان وسوسههای شیطانی باشد، یا آنکه شیطان در قالب انسان، اهداف خود را دنبال کند و در قیافهی انسان، به اغوا و وسوسه بپردازد که روایات هم در این باره وارد شده است. چنانکه شیطان در جنگ بدر، به صورت سراقةبن مالک (از سرشناسان قبیلهی بنیکنانه) درآمد و مشرکان را تشویق و ترغیب میکرد و به آنان وعدهی همراهی و پیروزی میداد، امّا با حضور فرشتگان در آستانهی پیروزی سپاه اسلام، پا به فرار گذارد. پس از شکست کفّار، در مکّه به او میگفتند: تو سبب شکست ما شدی! و او قسم میخورد که حتّی از مکّه بیرون نیامده است. پس معلوم شد که شیطان در قیافهی سراقه، به آنان وعدهی پیروزی داده، سپس فرار کرده است.
شیطان برای جبههی باطل کار تبلیغاتی میکند و در آغاز مبارزه به آنان روحیّه میدهد، ولی به هنگام دیدن امدادهای الهی، آنان را رها کرده و عقبنشینی میکند.
پیامها:
۱- آری، نیکو پنداشتن کارهای بد وناهنجاریها، نشانهی نفوذ شیطان در افکار انسان است.
۲- شیطان و شیطانصفتان، دیگران را برای فساد، توجیه وتحریک میکنند. «زَیَّنَ، لا غالِبَ، جارٌ لَکُمْ»
۳- ایمان، حمایت فرشتگان را به دنبال دارد و کفر، حمایت شیطان را. «جارٌ لَکُمْ»
۴- شیطان، منافق، فریبکار، دروغگو و بیوفاست. جارٌ لَکُمْ ... بَرِیءٌ مِنْکُمْ
۵- شیاطین، آتش فتنه را روشن میکنند، ولی خود را در معرکه قرار نمیدهند.
«إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ»
۶- توکّل بر غیر خدا، سبب رها شدن انسان در مشکلات میشود. إِنِّی جارٌ لَکُمْ ... إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ
۷- روابط غیر الهی، ناپایدار وغیر قابل اطمینان است. «قالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ»
۸- شیطان، از قدرت فرشتگان آگاه است. «إِنِّی أَری ما لا تَرَوْنَ» و مشاهدهی قدرتفرشتگان، سبب عقبگرد او شد. «قالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ»
۹- شیطان، قادر بر مشاهدهی برخی امور پنهانی است. «إِنِّی أَری ما لا تَرَوْنَ»
۱۰- شیطان، به خداوند معتقد و به شدّت عقوبت او آگاه است. «إِنِّی أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدِیدُ الْعِقابِ» به گفته ابن عباس: «شیطان به دروغ ادّعای ترس از خداوند را داشت، وگرنه کار او به اینجا نمیکشید».
گفتگوی شیطان با طرفدارانش که در این آیه مطرح شده، ممکن است همان وسوسههای شیطانی باشد، یا آنکه شیطان در قالب انسان، اهداف خود را دنبال کند و در قیافهی انسان، به اغوا و وسوسه بپردازد که روایات هم در این باره وارد شده است. چنانکه شیطان در جنگ بدر، به صورت سراقةبن مالک (از سرشناسان قبیلهی بنیکنانه) درآمد و مشرکان را تشویق و ترغیب میکرد و به آنان وعدهی همراهی و پیروزی میداد، امّا با حضور فرشتگان در آستانهی پیروزی سپاه اسلام، پا به فرار گذارد. پس از شکست کفّار، در مکّه به او میگفتند: تو سبب شکست ما شدی! و او قسم میخورد که حتّی از مکّه بیرون نیامده است. پس معلوم شد که شیطان در قیافهی سراقه، به آنان وعدهی پیروزی داده، سپس فرار کرده است.
شیطان برای جبههی باطل کار تبلیغاتی میکند و در آغاز مبارزه به آنان روحیّه میدهد، ولی به هنگام دیدن امدادهای الهی، آنان را رها کرده و عقبنشینی میکند.
پیامها:
۱- آری، نیکو پنداشتن کارهای بد وناهنجاریها، نشانهی نفوذ شیطان در افکار انسان است.
۲- شیطان و شیطانصفتان، دیگران را برای فساد، توجیه وتحریک میکنند. «زَیَّنَ، لا غالِبَ، جارٌ لَکُمْ»
۳- ایمان، حمایت فرشتگان را به دنبال دارد و کفر، حمایت شیطان را. «جارٌ لَکُمْ»
۴- شیطان، منافق، فریبکار، دروغگو و بیوفاست. جارٌ لَکُمْ ... بَرِیءٌ مِنْکُمْ
۵- شیاطین، آتش فتنه را روشن میکنند، ولی خود را در معرکه قرار نمیدهند.
«إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ»
۶- توکّل بر غیر خدا، سبب رها شدن انسان در مشکلات میشود. إِنِّی جارٌ لَکُمْ ... إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ
۷- روابط غیر الهی، ناپایدار وغیر قابل اطمینان است. «قالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ»
۸- شیطان، از قدرت فرشتگان آگاه است. «إِنِّی أَری ما لا تَرَوْنَ» و مشاهدهی قدرتفرشتگان، سبب عقبگرد او شد. «قالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ»
۹- شیطان، قادر بر مشاهدهی برخی امور پنهانی است. «إِنِّی أَری ما لا تَرَوْنَ»
۱۰- شیطان، به خداوند معتقد و به شدّت عقوبت او آگاه است. «إِنِّی أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدِیدُ الْعِقابِ» به گفته ابن عباس: «شیطان به دروغ ادّعای ترس از خداوند را داشت، وگرنه کار او به اینجا نمیکشید».
۰۱/۰۱/۱۴