شهید بهرامی
بسم الله الرحمن الرحیم
💠 خاطره ای از #تخریبچی_شهید_محمود_بهرامی
🔹روز سوم #عملیات_خیبر بود که #تیپ_سیدالشهداء(ع) وارد عملیات شد.
محمود از من جدا شد و به عنوان تخریبچی با گردان حضرت قاسم (ع) به جزیره مجنون رفت و من هم برای حضور در گردان حضرت علی اصغر (س)آماده شدم.
آخرین دیدار من و ایشان فردای اعزام بود که با موتور به مقر گردان برگشت. او را دیدم. دست دور گردن من انداخت که با هم وداع کنیم. کنار گوشم گفت:
▫️«این آخرین دیدار ماست. دیدار ما به قیامت! من شهید می شوم و دیگر بر نمی گردم. شما زحمت بکشید سلام مرا به مادرم برسان و از مادرم حلالیت بطلب؛ چون خیلی برای من زحمت کشید و من نتوانستم زحمات او را جبران کنم.»
همان طور که او گفته بود، این آخرین دیدار ما بود. او رفت و با دو هزار شهیدی برگشت که از آنها تنها پلاک و مشتی استخوان به یادگار مانده بود.
--(راوی: تخریبچی جانباز علی زاکانی)