دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

مسیح کردستان 61

جمعه, ۳ دی ۱۴۰۰، ۰۷:۴۲ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
💠 #صیاد نفس تازه کرد و نگاهش قفل شد به چهره #بروجردی: "بعضی از این ابهام ها را دوستان پاسخ دادند. اما جنگ در #کردستان؛ جنگی که دشمن زیر سایه کوتاهی همان #حسن_نیت آغاز کرد. ما در #دوران_فترت نه جنگ، نه صلح آموختیم با این دشمن چگونه وارد جنگ شویم. تلاش #بروجردی برای جدایی مردم از #ضدانقلاب و تشکیل #سازمان_پیشمرگان جواب داد. چند سال است که ارتش در

کردستان وارد جنگ نشده از سال ۱۳5۸ تاکنون. یا باید در پادگان می ماندیم و در محاصره ضدانقلاب از درون له میشدیم، یا از لاک دفاعی بیرون می آمدیم و می زدیم به خط دشمن. خودم لباس چریکی پوشیدم و جلودار ستون نظامی شدم. دلیل تلفات ارتش از بی تجربگی ما نیست از کوتاهی و خیانت بعضیهاست که به زودی روشن خواهد شد. امروز کنترل بسیاری از شهرها در اختیار سپاه است. گناه ما چیست که به شما..."

🔸 #صیاد چشم چرخاند سمت #عطاریان و ادامه داد: "گناه ما چیست که به شما آمار غلط می رسانند؟ لابد یادتان هست که پس از اعطای دو درجه و صدور حکم فرماندهی از شما هزار قبضه تفنگ درخواست کرده بودم. گفته بودم که رزمنده دارم ولی تفنگ ندارم که بجنگند. این نیروها از پیشمرگان و عشایر منطقه هستند. شما به عنوان فرمانده کل قوا هنوز لجستیک ما را فراهم نکردید، آن وقت از ما انتظار یک قرارگاه کلاسیک با فرمول این آقایان که حتی صدای گلوله را نشنیده اند، دارید؟"

 

🔹 #بنی‌صدر سکوت کرد. انگار از پیش تصمیم گرفته بود او را از فرماندهی قرارگاه غرب عزل کرده عطاریان را جایگزین او کند. پایان جلسه را اعلام کرد و همه رفتند پی کارشان.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۰/۰۳
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی