دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

امام خامنه ای 576

چهارشنبه, ۲۴ آذر ۱۴۰۰، ۰۸:۰۱ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

🔘 آقای غلام شاه پسندی، محافظ رهبر معظم انقلاب:

💠 سال ۶۷ پدر آقای خامنه‌ای مرحوم شدند الان هم توی حرم امام رضا علیه السلام دفن‌اند.
 اگر جلسه‌ی ریاست جمهوری با یک رئیس جمهور خارجی هم بود وقتی پدر ایشان وارد می‌شدند، ایشان #تمام_قد می‌ایستادند و با سرعت به طرف پدرشان می‌دویدند و حتماً دست ایشان را #می‌بوسیدند.

 تا روزی که پدرشان مرحوم شد، من یاد ندارم یک بار آقای خامنه‌ای به پدرشان برسند و دستشان را نبوسند، این نبود که حالا چون رئیس جمهور است و برای خودش کسی است، نه! دیدارشان با مادرشان چون بیشتر توی منزل بود ما کمتر دیدیم ولی پدرشان را با چشم خیلی دیدیم.
پدرشان می‌خواست از فرودگاه بیاید به ما می‌گفت بروید آنجا پدرم را بیاورید، #ویلچر هم ببرید، پیاده نیاید که اذیت می‌شود. بهشان بگویید #سیدعلی گفت: من مشکل دارم، اگه من بیایم باید ۵۰ نفر با من همراه بیایند. من #شرمنده‌ام.
 به ریاست جمهوری که می‌رسیدیم آقای خامنه‌ای دم در ورودی می‌آمدند توی ماشین و #کنار_پدرشان می‌نشستند و تا کنار در ساختمان همراهی می‌کردند. دم در ساختمان هیچ کدام از ما اجازه نداشتیم که حتی یک #انگشت از پدرشان را بگیریم کمک کنیم. آقای خامنه‌ای خودشان پدرشان را #کمک می‌کردند تا از ماشین پیاده شود.

📕 ماه در آینه، ص۱۳۱

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۹/۲۴
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی