شهید باکری 31
شنبه, ۱۳ آذر ۱۴۰۰، ۰۷:۳۷ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
نشستهام کنار آقا مهدی و بغلش کردهام. دستانم خیس خون است. آقـا مهـدی،
لبخند بیرنگی میزندو میگوید: »دیدی ابراهیم، خدا ما را هم از زیـر آتـش نمـرود
گذراند«.
میگریم و به جاده چشم میدوزم
۰۰/۰۹/۱۳