مهندس خانه دار
دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۰، ۰۶:۳۵ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتـی مـی اومـد خونـه دیگـه نمـی ذاشـت مـن کار کنم.زهـرارو مـی ذاشـت روی پاهاش و بادسـت
بـه پسـرمون غذامـی داد.مـی گفتم:یکـی از بچـه هـا رو بـده بـه مـن بـا مهربونـی میگفـت: نـه،
شــما از صبــح تــا حــالا بــه انــدازه کافــی زحمــت کشــیدی.مهمون هــم کــه میاومــد پذیرایــی بــا
خـودش بود.دوسـتاش بـه شـوخی مـی گفتنـد: مهنـدس کـه نبایـد تـو خونـه کار کنه!میگفت:مـن
کـه ازحضـرت علـی(ع) بالاتـر نیسـتم.مگه بـه حضـرت زهـرا (س) کمـک نمیکردنـد؟
برشی از زندگی شهید حسن آقاسی زاده
فلش کارت مهروماه، موسسه مطاف عشق
۰۰/۰۸/۱۷