دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی

کف پای مادر

يكشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۰، ۱۲:۴۲ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

روح الله فـارق التحصیـل دبیرسـتان مؤتلفـه بود.یـک بـار بـه یـک مناسـبتی از روح الله خواسـتند کـه بـرای بچـه هـا چنـد کلامـی صحبـت کند.تـک تـک جملاتـش را بـه خاطـر دارم.

او مـی گفت:رفقـا یــک چیــز از مــن داشــته باشــید. بــا پــای مادرتــون دوســت باشــید.مدام پایــش را ببوســید ، بــه خصـوص کـف پـای مادرتـون رو...ایـن حـرف هـا رو وقتـی میگفـت کـه مـادرش را از دسـت داده بود.

وقتـی خبـر شـهادتت رو شـنیدم مـادرم اومـد تـو اتـاق تـا علـت گریـه هـام رو بپرسـه همونجـا بـه حرفـش عمـل کـردم و بـه پاهـاش افتـادم و قـول مـی دهـم کـه بازهـم ایـن کار را انجـام بـدم.
مطمئــن هســتم هرکســی ایــن خاطــره ی تــو را بشــنود حتمــا بــه حرفــت عمــل میکنــد.

روح الله جـان آغـوش گـرم مـادرت مبـارک.
برشی اززندگی شهیدمدافع حرم روح الله قربانی - به نقل از: دوستان شهید

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۸/۰۹
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی