شهید ولی پور
چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۰، ۱۲:۱۹ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
چنـد روز بـود کـه شـاد مـی دیدمـش. گفتـم شـاید هدیـه یـا چیـزی گیـرش اومـده کـه اینطـور
خوشـحاله.وقتی علـت رو ازش پرسـیدم، گفـت: تـو نمـی دونـی پـدرم بـه مـن چـی گفـت! حرفـی
بهـم زد کـه انـگار دنیـا رو بهـم بخشـیده. بابـام گفـت: مـن از تـو راضـی ام. وقتـی پـدرم ازم راضـی
اسـت، مـی خـوای اینجـوری خوشـحال نباشـم؟!!!
خاطره ای از زندگی طلبه شهید محمد زمان ولی پور
منبع: کتاب مسافر ملکوت، صفحه
۰۰/۰۷/۲۸