دست‌نوشته‌های کمیل

بایگانی
آخرین مطالب

شهید مهدی باکری 2

يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۴۰۰، ۰۹:۳۹ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

با ورود به دانشگاه، مرحلة جدیدی از زنـدگی علمـی و سیاسـی او آغـاز شـد. در همان سالها به طور جدی پا در عرصه مبارزات سیاسی و انقلابـی گذاشـت. مطالعـة کتاب »ولایت فقیه« امام خمینی، نقش مهمی در شکلگیـری شخصـیت او بـر جـا گذاشت.
او در دانشگاه، درسـخوان و یـاور دانشـجویان، و بیـرون از دانشـگاه، دانشـجویی پرشور و حال و واقف به اوضاع و احوال زمانه بـود. او و دوسـتانش نقـش مهمـی
در برپایی تظاهرات شهر تبریز در پانزدهم خرداد 1354و 1355داشتند. همان زمـان، مهدی توسط ساواک شناسایی شد و بارها برای بازجویی به سازمان امنیت برده شد؛
اما چون مدرکی علیه او نداشتند، تحت نظر آزاد شد.

بعد از گرفتن مدرک مهندسی، دوستانش قصد داشتند ادامة تحصیل بدهند؛ امـا مهدی بر این باور بود که دیگر برای ادامة مبارزه باید از محیط دانشگاه خارج شود.
در سال ،1356به عنوان افسر وظیفه به خدمت سربازی رفت و مأمور بـه تهـران شد.
در آن سالها، برادر کوچکش »حمید« به توصیة مهدی برای ادامـه تحصـیل و در اصل، برای دیدن دورة آموزش نظامی، از ایران خارج شد. وظیفة اصلی حمید، فراهم آوردنِ سلاح و مهمات و رساندن آنها به مبارزان در ایران بود.
در بحبوحة انقلاب، مهدی به فرمان امام خمینی از پادگان گریخت و بـه ارومیـه بازگشت. این دوران، آغاز زندگی مخفی او و تلاش برای سازماندهی نیروهای جـوان و تربیت آنها برای یاری رساندن به انقلاب بود.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۷/۲۵
داود احمدپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی