کربلایی شدن 14
بسم الله الرحمن الرحیم
کربلا؛
شوق شهود است،در محضر خدابرای عاشقان شهادت در زمین...
آری؛ حاضرانِ قافلهِ عشق تنها به شوقِ حضور در لقاء معشوق،عاشقانه در سرزمین کربلا گرد هم آمده بودند و والهانه در میانه میدان رقصِ شمشیر میکردند تا لحظه حضور...
و زمزمه عارفانهِ هفتاد و دو پروانهِ شیدا در گِرد شمعِ مرادشان احلی من العسل بود در تمام لحظات واقعه کربلا برای آسمانی شدن...
و چه عجیب آنکه در طول تاریخ، هر آن کس که کربلائی شد، تا لحظه شهود با زمین و زمینیان غریبه بود و رنگ و بوی آسمانی داشت در زمین...
کربلا؛
عِطرِ زندگی است، در لا به لای روزمرِّگی های مُردگی تا راه آسمان را نشان دهد به انسانِ زمینی...
آری؛ در میان هجمه های نفسانیِ لشکریانِ شیطان بر علیه آدمِ ابوالبشرِ ظَلوم و جَهول، رایحهِ زندگیِ انسانی از مرامِ کربلائیان به صورت پیوسته و فراگیر در قلوبِ آدمیان منتشر میشود...
شمیمِ عِطرِ عروجِ سعادتمندانه، شرافتمندانه و فاتحانه شهداء کربلا، جانهای مومنان را سرمست و واله گام نهادن در راه قدسی آنان میکند....
و در طول تاریخ هزاران هزار آزاده با این عِطر به کشتی نجاتِ حسین ابن علی علیه السلام پیوسته و در جوارِ فنا و بقاء فی الله آرام گرفته اند...