شهید احمد کاظمی 1
يكشنبه, ۲۸ شهریور ۱۴۰۰، ۰۴:۲۵ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
سیره شهدا❣️
همراه سردار رفتہ بودیم اصفـهان، مأموریت.
موقع برگشتن، بردمان تخت فولاد.
به گلزار شـهدا ڪہ رسیدیم، گفت: بچہها، دوست دارین، درے از درهاے بـهشت رو بہ شما نشون بدم؟
گفتیم: چے از این بـهتر، سردار!
ڪفشهاش را درآورد، وارد گلزار شد.
یڪ راست بردمان سر مزار شـهید حسین خرازے.
با یقین گفت: از این قبر مطـهر، درے بہ بـهشت باز مےشه.
نشستیم...
موقع فاتحہ خواندن، حال و هواے سردار، تماشائے بود.
توے آن لحظہها، هیچ ڪدام از ما نمےدانستیم ڪہ این حال و هوا، حال و هواے پرواز است؛
به دهروز نڪشید ڪہ خبر آسمانے شدن خودش را هم شنیدیم...
وصیت ڪرده بود ڪہ حتماً ڪنار "شـهید خرازے" دفنش ڪنند.
دفنش هم ڪردند.
تازه آن روز فهمیدیم ڪہ بنا بوده از اینجا، در دیگرے هم به بهشت باز بشود!
#سردار_شهید_حاج_احمد_ڪاظمے
۰۰/۰۶/۲۸