سخن زیبا (356)
چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۰، ۱۲:۴۰ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
ساده لوحی پیش صاحب دلی از فقر و نداری ناله کرد صاحب دل، دست در جیب برده سکهای ( صدقه) به او داد.
سادهلوح از خشم صورتش سرخ شد و با لحنی تند گفت: من صدقه از کسی نمیگیرم!
انتظار چنین توهینی از تو را نداشتم...!!
صاحب دل تبسمی کرد و گفت:
این خرد شدنت را هرگز فراموش نکن!
و بدان پیش کسی که کاری برای رفع مشکل تو نمیتواند بکند، زبان به شکایت از روزگار مگشا که با ناله از روزگار، فقط خودت را پیش او تحقیر کردهای و چیزی دستگیر تو نخواهد شد
۰۰/۰۶/۲۴